Sunday, February 21, 2010

خود زني

ما معمولا شايد در زندگي خودمون با مردهايي برخورد داشته باشيم كه همسرشان و دوست دخترشان از وي شاكي هستند كه احساسات خودشونو بروز نمي دهند اين مسئله من وقتي از انها سوال مي كنيد كه چرا اينطوري هستند و چرا نمي گن مي گويند ما فكر مي كنيم اگر بگوئيم تملق مي شه نه عزيزان من نگفتن اين مسئله به چند مشكل فرهنگي اول در مملكت ما در مردها بر مي گرده و اينكه ما از اول تو هر محيطي كه بوديم خانه مدرسه احساس و ابراز دوست داشتن يا نشون دادن حسمون را داشته باشيم مورد تمسخر يا خنده قرار گرفتيم و بي ترديد مثلا اگر در روابط عاطفي تعداد كساني كه ما به آنها گفتيم دوست داريم با زمان شنيدن اين كلمه تغيير روش و شروع به دستور دادن كردند و حالا توقع غلام بودن يا نوكر بودند داشتند باعث مي شود كه ما تيكه تيكه شويم طوري كه جمع و جور كردن عشق در ما مشكل باشه
اما از ديد روانشناسي عشق تا سن 5 سالگي توي ما رشد مي كند و شكل مي گيرد طوري كه من به پدر مادرها توصيه مي كنم حتما روزي و هر چند وقت يكبار به بچه تان بگوئيد وي را دوست دارم  بزاريد وي ياد بگيرد
اگر تا سن 5 سالگي ياد نگرفت در سن 18 سالگي بايد خودش تكه هاي عشق را جمع و جور كرد اگر در سن هيجده قادر نشد جمع و جور كند ديگر اين حس از بين و تكه پاره مي ماند
ولي يك چيز رو بزاريد بگم اول براي روشن شدن اين مسئله در مورد شخصي كه احساساتشئ بروز
 نمي دهد دقت كنيد طرف مقابل در همه چيز احساسات خودشو پنهان مي كند يا تنها در مقابل شخص دختر يا زن خودش؟اين خيلي مهمه دقت كنيد چون بعضي افراد هستند كه اصلا هيچ حسي و احساسي نسبت به هيچ چيزي ندارند يا بروز نمي دهند نه به موسيقي نه به اهنگ نه به شعر نه به هنر براي اين گونه افراد بروز و گفتن كلمه دوست دارم سخته شخصي دوست دختر انگليس زبون داشت بهش مي گفت با اصرار مي گفت بگو دوستم داري ازت خواهش مي كنم مي گفت ببين مي تونم به فارسي بگم و دختره مي گفت شايد چون حس مي كني اين قلابيتره ميگي .
ببينيد اين افراد در حد آخر مي گن ببين من براي تو فلان و بهمان كردم از فلان و فلان گذشتم اگر كه دوست نداشتم نمي كردم.واي كه چقدر اون هيكلو تكون داديد ولي از تكون دادن زبون چند گرمي دريغ كرديد ببينيد مسئله جاي ديگريست و اينكه ما و تو هستيم پس بايد يك اسمي هم داشته باشيم پس
 نمي شه بگي من كه هستم و تو هم كه هستي پس اسم مي خواهيم چه كار؟ما كه واسه هم خودمونو
مي كشيم چرا بگيم پس؟
ولي واقعا بعضي وقتها اين افراد نمي تونند و حسي ندارند كسي كه فكر مي كنه گفتنش تملقه اين زياد منطقي نيست مگه مي شه يكي از من بپرسه تقي آباد كجاست من بگم شرمنده من نمي گم چون فكر
 مي كني تملقه يا تو از دستم مي پري ما احساسي را داريم بيان مي كنيم چيزي رو مي دونيم ميگيم
مثلا كسي به من بگه من از روانشناسي بگو بگم من بگم نمي گم چون فكر مي كني من اظهار معلومات
 مي خواهم بكنم يا فضل فروشي كنم ما چون ياد نداريم و بلند نيستيم براش توجيه و توضيحات هم
 مي آريم ولي صد افسوس خانمها اين حرف دوست دارم ولو اينكه الكي و دروغ هم باشه دوست دارند.
بزاريد بقول يك بنده خدا من يك مثال ساده بزنم شما با من مي ايد به يك آبميوه فروشي كه من معمولا
مي رم براي شما يك آبميوه سفارش مي دم شما مزه مي كنيد مي گيد اين كمي شيرينه اما شيرينيش قند نيست عسله؟ نيست؟يعني تمركزميكني و اين حسو به تمام اگاهي و دانسته هات منتقل مي كني و بعد با كلمه خوشمزه يا هر چيز ديگر مي گن خوشمزه هست چون عسل توشه
اما فردي هست كه شايد براش فرقي نميكنه اصلا چي ميخوره و اگر شما اون آبميوه را با چيز ديگر عوض كني متوجه عسل و قند داشتن يا نداشتن نمي شن اين مشابه آدمي هست كه حسشو به هيچ مركزي به علت نداشتن مفهوم فكري ربط نمي دهد
اين شخصيتها بايد اين حسشان را لطيف كنند و حس كنند بعد اين حس رو ربط بدهند به دنياي واژه و لغت كي بتوانند بيان كنند و بعد اين حس را پوشش بده به كلام بياره اين افرادي كه هيچ احساسي را بروز نمي دهند شما نگاهشان كنيد شاعر نيستند و شعر نمي توانند بگويند
اين افراد افرادي مكانيكي هستند كه طعم و مزه در انها از بين رفته تو مهموني سلف سرويس ديدي كسي كرم كارامل و خورشت و سالادو تو يك ظزف مي ريزه يك دفعه هم مي خوره اصلا براي اين شخص مهم نيست كه طرف مقابل كه آشپزه با چه خون دلي روي تك تك مزه ها دقت كرده تا اين غذا رو پخته
اين افراد به كميت كار دارند نه كيفيت هر چيزي ما پس دو فرد داريم كه من از هردو برايتان مي گويم تشخيص با شما:
اول كسي كه اصلا نمي خواهد جهان رو حس كنه نمي خواهد در آن تخصصي عمل كنند اينها نه شعر
 مي فهمند نه موسيقي و نه سخن زيبا را از نا زيبا تشخيص نمي دهند
اما يك نفر ديگر هم هست اينكه مي بيند موسيقي رامي فهمه سخن زيبا مي گه و مي فهمه شعر رو مي فهمه
اما خيلي طبيعي هست وقتي شخص تو يك سيستم مادي هستي كه فيزيك و ماده بيشتر اهميت داره ديگر اون ظرافت و لطافت را در وي نمي بينيد
شما به بچه هاي آفريقايي نگاه كنيد اونهاي كه گرسنه هستند من بارها تو قيافه اين كودكان افريقايي دقيق شدم شما هيچ حسي و زيبايي از موردهاي اطراف نمي بينيد شما تو نگاه انها نياز هم نيست غصه هم نيست غم هم نيست چون از همه چيز خالي شدند گرسنگي و بقا همه چي رو از فرد گرفته
اين گروهي كه اينطور هستند و عشق خود را بروز نمي دهند از رنج و دوست داشتن مي ترسند بي ترديد وقتي معشوقه ودوست دختر شما به شما ياد آوري ميكند كه من ادمي هستم كه راحت از رابطه بيرون
 مي آيم و مي بينند كه عشق شرطيست نه بدون شرط مي دانيد اين ادمها چه مي كنند بزاريد بگم مزد اين حرف چيه
اين آدمها مانند فردي هستند كه رنج عشق و دوست داشتن و جدايي را ديده اند اما چون حس مي كنند كه و وقتي شما به انها آلارم مي دهيد كه من از رابطه راحت بيرون مي آيم آيا به  زجر دوست داشتن يا حس دوست داشتن كه براش زجر آوره فكر مي كنيد؟ مثلا اين ادمها چكار مي كنند؟بعد از تهديد شما اينها آدمي هستند كه با پاي خودش مي ره تو اتاق عمل اتاق و خودش با دست خودش ،خودشو بي هوش مي كنه يا سعي مي كند بخشي از دست خود را با ماده بي حس كننده از كار بندازه كه چاقوئ بروي او در روز روزش كارگر نباشه و يعني حس گفتن دوست دارم و حس عشقيشو مي ره از كار مي ندازه اونهم با دست خودش يعني آمپول بي حسي رو به اون قسمت تزريق مي كنه.
ولي خوب با آهنگ و موسيقي بهتره حس خود را ابراز كنيد اين يك دواست و مطمئن باشيد اگر طرف شما آدم سالمي باشه در حدي كه شما حتي با يك موسيقي و اهنگ ابراز عشق مي كنيد قبول مي كند .
ولي خوب بعضي وقتها خانمهاي هستند كه تائيد و تصويب آن را در تعريف ديگران مي بيند  چون از درست و غلط بودن مطمئن نيستند ولي ياد بگيريد اگر طرفتان تمايل به تعريف دارد اين كار را بكنيد منتها ما بعضي وقتها به طرف مقابل مي گوئيم چون من تشنه نيستم تو هم تشنه نباش و خودمان را جاي ديگران
 نمي گذاريم اين اشكال ماست هميشه دوست داريم ديگران را جاي خودمان بزاريم يعني من تشنه نيستم تو هم نيستي شايد هم ياد نگرفتيم مخصوصا افراد توي خانواده شلوغ اين درگيري رو پيدا مي كنند كه هر كس بايد هواي خودشو داشته باشه
ولي خوب به نحوي بايد نشون داد ما نمي توانيم زنگ بزنيم و پاي تلفن حرف نزنيم سعي كنيد حداقل دوست داشتن را نشان بدهيد به هر نوع كه مي توانيد اما مي شه ياد بگيريد و سعي كنيد كه ما مي توانيم بهش ياد بديم و افسوس اين را نخوريم كه ساختمان فلاني ده متره مال ما 5 متر اما بهتره بدانيد ما ايراد نداريم اين شخصه مشكل داره