Friday, January 08, 2010

عسلم



اگر پدري به كسي يا به مادرش خيانت كرد اين مسئله به كسي مربوط نيست حتي فرزندان نمي توانند دخالت كنند تنها و تنها به همسر فرد مربوط است اصلا به هيچ كس ديگر مربوط نيست و اين مهمه شما چه چيز را ملاك خيانت پدر قرار مي دهيد لاسيدن،صحبت كردن و يا هر چيز ديگر
شما داريد در رابطه با موضوع از من سوال مي كنيد و يا جواب ميخواهيد من در رابطه با مورد هيچ اطلاعي ندارم شما در رابطه با دوست دختر پدرتان داريد صحبت مي كنيد يا اينكه در رابطه با انسجام خانواده
هميشه يك مرز بين بچه و خانواده و پدر مادر وجود دارد شما حق بي احترامي در رابطه با پدرتان و اين مسئله هيچ زمان نداريد چون به ما مربوط نيست
پدرتان بيمار است دنبال رابطه اي مي رود كه شما حس مي كنيد خيانت است خوب شما مي خواهيد به وي آموزش دهيد چگونه با هوشياري مي شود خيانت كرد سا دگي عمل ايشان رنجورتان كرده؟اين مادرتان است كه بايد برخورد كند نه شما

اما در رابطه با زندگي امروزمان چه بكنيم من مي گويم ما بايد اينطور به قضايا نگاه كنيم

تو زندگي هميشه ياد بگيريد تنها چيزي كه مي شود به آن بهايي داد تنها و تنها حركت است بي ارزشترين چيزها حرف زدن است. براي رسيدن به هدف آنچه شما كرده ايد تنها نماينگر زندگي شماست نه انچه شما فكر مي كنيد من نمي توانم بهايي به افرادي بدهم كه نيت مي كنند خوب باشند و عوض شوند من فردي كه ديروز برايش نوشتم شايد نيت كند و تصور كند كه درست گفتم و خوب بود اما من بها را زماني به وي مي دهم كه ببينم وي چه حركتي در جهت سلامتيش برداشته من ميزان عملكرد را ميزان كارايي حرفم مي گيرم

خانم و آقاي محترم  ناراحتيها را از شرايط زندگي خود دور كنيد و به جاي آن ببينيد كجا مي خواهيد باشيد فردي كه داره زبان مي خواند من هررزو تحسينش مي كنم من هيچ زمان فكر نمي كنم الان كجاست اما فكر مي كنم كجا مي خواهد برسه؟ بعضي وقتها باور نمي كنيد زجرها ي زندگي چطور به سودهاي كلان تعويض مي شود در يك شرايط روحي وحشتناك من چون قادر نبودم در موقع ناراحتي مثل ديگران گريه كنم و يا سيگار و مشروب و يا ول بگردم شب تا صبح كتاب زبانم را دستم مي گرفتم و مي خواندم تا فراموش كنم چه به من مي گذرد و ان رنج مرا ساخت بعضي وقتها يك سري مشكلات هستش كه زندگي شما را عوض مي كند ريسك بعمل رساندن تفكرات خود را بخريد شايد كمي هراس وجود داشته باشد اما به ريسك آن مي ارزد.


ببينيد اين شما هستيد كه تفكر و زندگي خود را مطابق زندگي خود مي سازيد اگر ديدگاه شما وقايع پست گذشته و آدمهاي گذشته در زندگيتان است پس برويد بخوابيد و به توصيه من بميريد چون شما اجازه مي دهيد فكر افراد وفكر گذشته شما بيايند و امروز و فرداي شما را مديريت كنند شما اجازه مي دهيد فكر و  گذشته شما با آدمهايش به شما دستور بدهند كه چه بكنيد اما دردم از انجا است كه اكثر اين افراد جزو ملعونترين و دشمنان خودتان در گذشته بودند و چطور شما اجازه مي دهيد دشمنتان برايتان تعيين تكليف بكند من پدرم برايم نمي تواند خارج از منطق برايم نسخه بپيچد چه برسد دختر يا خانم يا آقاي كه در گذشته زندگي مرا خراب كرده حالا فكرش بيايد و براي من با تجربه بدش مرا كنترل كند و جلوي مرا بگيرد و حسرت بياورد كه بله كارم در گذشته خطا بود يا اشتباه . اين ديدگاههاي ماست كه خوشبختي و حسرت مي آورد فكرهاي منفي و وجود ادمهاي گذشته تنها در افكار شما پخش مي شود و خطرناك هستند چون شبيه واقعيت وارد زندگي خودتان مي كنيد من اگر نسبت به خانمي دنيا مهرباني در گذشته كردم الان وقتي فردي كه دوست دارم مقابل من مي نشيند حالا من دريغ كنم انچه كه اسمش محبت است براي وي انجام دهم پس اون شخص قديم در حقيقت روبروي من است و نمي گذارد من اطلاعات درست از كسي كه دوستش دارم بگيرم و تمام نقشه هاي مرا نابود مي كند اگر شما اين دشمنان را به دنيا امروز والان مي اوريد شما سيستم زندگي و باورهاي خود ارزشهاي خود اعتبارات خود و ارزيابي خود را به قهقرا مي بريد بزاريد دشمنان گذشته با وقايع آن توي همان گورستان بمانند ما براي رها كردن آن افراد دلايلي محكم داشتيم ان زمان كه ان كار را كرديم و تركشان كرديم و اگر با ما نماندند لياقت ما را نداشتند  بزاريد در گورستان گذشته بمانند تا بپوسند اما من آنها را در شب و صبحم زنده نگه نمي دارم.

مرسي آرش