Tuesday, July 20, 2010

ما بلديم

هميشه دلم ميخواد در مورد روابط و كاري كه پدر مادر ما در ايران با ما ميكنند بنويسم هميشه واقعا در اين مورد چون من دو سيستم خارج از ايران و داخل رو ميبينم دلم ميخواهد بنويسم واقعا مهم نيست در اين موارد چه ميگويند فقط و فقط خواسته من اينه شايد يك جمله  به يك مادر و پدري كه همه كارهايشان كوركورانه است و هيچ زمان نميخوانند شايد بفهمند كه كارشان چه بوده كمك كند.
ما معمولا در رابطمون با آدمها چند نوع ديد به دنيا نگاه ميكنيم اولين نگاه اينكه من ميبينم عده اي دنيا رو يك دروغ و يك فريب بزرگ ميبينند و تنها دنياي ميبينند كه همه چه در سر كار و چه عاطفي وي عشقي تنهاهمه دارند كلاه سر هم ميگذارند و دورغ بهم ميگوين همه از هم سواستفاده مي خواهند بكنند تاخير كني زرنگ نباشي كلاه كه سرت گذاشتند هيچ سرت و گردنتو هم ور ميدارند ميبرند پس من بايد در برابر همه زرنگ باشم.حتي فرزندم و جون خودم همه كلكها رو به مادرم زدم سرم ديگه كلاه نميره و دخترم امكان نداره به من دروغ و كلك بزنه چون من تمام كلكهاي ممكن رو زدم به مادرم

نگاه دوم : نگاه بعدي كه خوب من خيلي ديديم مرسوم هست دنيا محل تجارت هست من چند تومن ميدهم شما يك چيزي به من ميدهيد و اگر زياد بدم شما چند تومني به من ميدهيد و حتي مثلا بعنوان مثال پدر و مادر فكر ميكنند فرزندشون درسش سرمايه گذاري هست و سرمايه هست درس نخونه خوب پول نميديم مثلا من ديديم بچه اي درس نميخونه دخترم كار نمي كنه ولي علت شايد من مادر و پدر باشم اما حالا ميايم بهش پول هم نميدهم مياد معتاد هم ميشه حالا در صورتيكه علت و مشكل من پدر يا مادر هستم يعني تجارت ميائيم ميكنم  حتي بروي درس بچه ام و معتقدم براي سيگار و قيليون و تفريحش ديگه پول نميدم اما  از مادر بايد بپرسم براي سرطانش چطور؟چرا ما پدر و مادرها فكر نميكنيم سيگار كشيدن افراد بخاطر مريضي انهاست كه ما مسبب هستيم و او بچه ما هست و جالبه ما پدر و مادر چرا فكر نميكنيم بعضي وقتها اين مريضي رو من مادر بوجود آوردم و من باعث شدم دخترم سيستم عصبيش از هم بپاشه نگاه پدر و مادرها منو ببخشيد خيلي نگاه بسته اي است يعني ما هيچ وقت نميتونيم با اين نگاهها به چشم پدر و مادري نگاه كنيم
مادري و پدري كه همش بايد و نبايد ميكنه همش حس مالكيت رو داره و از بس اين پدر و مادرها نكني اينطور ميشه واونطور ميشه ميكنند صد هزار بار گفتم اينكارها مانند اينه يك بچه و دختر سالم بوده اما مادر پدر چشماش رو در آوردن حالا اين بچه به در و ديوار ميخوره اينها ميگن حالا كه به در و ديوار ميخوره پول اين خسارتها و زخمها رو من نميدهم؟اگر چيزي رو شكست من پولش رو نميدهم؟

عجيبه پدري كه كار آزاد ميكنه و حقوقش رو هم داره به دخترش بگه من پول چسان فسان نميدهم؟پدر خوبم بزار بهت بگم منو بايد ببخشي كي گفته اين پولها مال توست؟ شما توي تجارت وقتي پولي در مياري از بازار در مياري و اين پول اصلا مال تو نيست مال خانواده توست جالب بود توي خارج خودتو ميكشتي بعدش نصف پولو ميگرفتند ميدادند زنت . تازه خودتو كشتي در آوردي
 بدبختي پدر و مادرهاي ما اين بود ميگفتند چون اين پول رو من در آوردم من مالكم و من تصميم ميگيرم پدر و مادرم منو ببخش ميدونم كلمات من اصلا جالب نيست و تلخه اما تو اين بچه رو بدنيا آوردي پس پول مال اون هم هست مادر خوبم تو نميتوني حتي توي يك دنياي آزاد بگي من پول اينو ميدم پول اينو نميدم.

دوستي داشتم سيگار ميكشيد و تنها شخصي بود كه توي دنيا مي توانست توي اتاق من و توي ماشين من سيگار بكشه همه به من ميگفتند تو چرا ميزاري توي ماشينت سيگار بكشه من ميگفتم چون اينقدر اعصابش داغون و خرد وخميره كه اين سالم ترين و كمترين كاري هست كه اين بشر ميتونه بكنه هميشه اينو ميگفتم هميشه بعضي وقتها سيگارش رو من خودم ميخريديم وقتي سيگارنداشت ومي خواست اما واقعا اين كمترين كاري و سالمترين كاري بود كه ميكرد و الا توي اون شرايط بايد خيلي بدتر عمل ميكرد

بعضي وقتها دنيا و مادر پدر چنين به سر بچه ميارن كاري نداره بياييد بررسي كنيم كه سالمترين كار براي اون فرد همين سيگار كشيدنه من ابدا اصلا تائيد نميكنم هيچ نوعي الكلي و دودي رو، همه ميگن من همه كار ميكنم اما نديدي بگويند ما شنيديم دور رو بر الكل و دود رفت اين ديدگاه منه.

فردي من ميشناختم وقتي ناراحت بود الكل ميخورد خيلي هم ميخورد چندين بار من با حالت بسيار بد بعلت درگيري زندگي از يك مكان درش آوردم چون هميشه در حالت بد مستي دوستانش وي را سيخ ميكردند كه بگو بياد وي هميشه پاتيل بود و مادرش وقتي ميرسوندمش خونه نفرين ميكردش من يك بار گفتم ببين اين نتيجه پرورش توست و بهش ياد آوري كردم و مادر و امثال اين مادر بايد بدونند مانند اينه كه زده پاي بچه رو شكسته حالا چوب زده زير بغلش  راه ميره و بهش ميگيد خجالت بكش مردم ميخندند و چي مي گويند بزارش زمين من نميگم اون كار بدي كرد همه بگيد تقصير من مادره اصلا.اظهار بيگناهي كردن اينجا اوج بي مسئوليتي ماست

من ميگم ما قراره بعنوان فقط ميتوانيم مادري و پدري خودمون رو داشته باشيم نه بعنوان يك نيروتنبيه كننده حركت و نقش آفريني كنيم من نمي گم  فرزندي كه الكل خورد پدرش نبايد چيزي بگه و كاري بكنه اما ما بعنوان يك پدر و مادر نبايد درون اون استدلالهاي بشويم كه پول بهش نميدم سيگار و قيليون نره چون اون رابطه معامله هست نه پدري و نه مادري اون اين پيام رو توي خانواده هاي ايراني ميده كه من براي بچه ام اين كارها رو ميكنم اون بايد اينكارها رو بكنه اين مادري يا پدري نيست كه من 10 تومن ميدم يك ساعت اينطوري خوب باش و برام كار كن و اگر بگي نيمساعت ميتونم بگم نميدم

عرض من اينه مجازات بچه بد با قطع مسائل مالي و مادي تنها  توي بازار درسته توي بازار من ميفهمم درسته حتي توي ازدواج بگيد من آدم معامله اي هستم و 5 تومن بدم 5 تومن ميگيرم اگر يك روز به مادرت احترام
 گذ اشتم بايد به مادرم احترام بزاري مهموني مادرت اومدم تو هم ميايي كاري كه من ديديم همه دختر پسرها و زن و شوهرها ميكنند

بچه هم كه مياريم همينطوريه البته متاسفانه بايد بگم بچه چون خودش نمي خواهد بياد و درخواست نداده و قراردادي هم نداره متاسفانه شما نميتواند مانند ازدواج بگيد عزيز من پدر و مادري هستيم قراردادي چون امضا و قراردادي نيست ولي اين انتخاب من و شماست كه اين بچه بياد

براي من هميشه و هميشه مشكل فرزند من مشكل چشم و دست منه اينو توجه كنيد ما هيچوقت نميتوانيم نسبت به چشم و دستمان بي تفاوت باشيم من ميبينيم پدر و مادر دخترشون رو غير خودشون ميگيرند در حاليكه پسر و دختر شما پاي شماست حالا فرض كن پايت درد ميكنه ،پا زخمه،پا كثيفه،چيكارش ميكني مادرم و پدرم؟

تنبيه ميكني؟مشت بهش ميزني؟فحشش ميدي؟بهش ميگي از اين بدن برو تهران هر كار ميخواي بكن؟

شما قراره كمكش كني كي به بچه شما از شما نزديكتر بايد باشه؟

ما هميشه تنها باتنبيه و كنترل و تشر فقط و فقط بيمار پرورانديم نگاه كنيد 900 سال قبل 90% مردم خل و چل و ديوانه بودند معذرت ميخواهم تاريخ رو عقب بردم به كسي بر نخوره

كتابهاي كه من ميبينم بعضيها او زمان نوشتند من وقتي با ديدي تحليلي نگاه ميكنم ميبينم چقدر اشكال دارند

من البته براي زمان خودش نميگم براي دنياي امروز ميگم.پس از ترس و تنبيه و كنترل فقط بيمار تربيت ميكنيم

ما بايد بگيم من بچه اي رو بدنيا اوردم خوب اين انتخاب من بوده بزاريد از همون مثالهاي ساده بزنم شما نميتوانيد يك ماشين رو سوار شويد وسط راه بگيد اي بابا من خسته شدم پشت فرمون ميخوام بخوابم ول ميكنم دراز ميكشم نه عزيز اين مسئوليتي هست كه ما شروع كرديم نه ماشين

و بعدش ما بايد بدونيم اين موجود كه اسمش بچه هست چطور رشد ميكنه و چگونه ميتونه موجود سالمي شود

ما بايد درست حركت كنيم نه بر اساس اعتقادات و باور خودمون در مورد بچه خودمون

مادر نبايد بگه من اينجوري فكر ميكنم اين درسته اون غلطه ما نند اينكه من برم تو داروخونه بگم اين دوا رو بخور اگر مريضي نظر من اينه، اين كوچيكه مال تو ،اين قرصه مال من، كوچيكه مال من و يا جعبه قرمزه رو بخور من سبزه رو ميخورم معلومه همه رو ميكشيم پدر و مادري ما توي ايران اين بوده با همين نسخه ها

ولي مادر و پدر بايد حالا بچه ام داره كج ميره چه كار كنم ساده است من پام درد ميكنه برم دكتر متخصص و بپرسم چرا؟ضربه خورده بيماريه؟چيه؟

اولين وظيفه شما مادر من اينه در رابطه با دختر يا پسرت حالا بايد چكار كنيم؟دقيقا كاري كه من در مورد كساني كه دوست داشتم هميشه كردم اينكه سعي كردم اونها رو بشناسم نه اينكه اونها رو بشكافم ببينيم چي توشه شما هم بايد اولين قدم فرزندتونو بشناسيد نه عربده بكشيد و نه نفرين و فحش.

شما و پدر اينقدر از بچه ور و ور سوال ميكنيد و سين جين ميكنيد كه چه كردي؟ كجايي ؟تا اون  روهميشه بكشي به جايي كه بهش بگي اشكال كارت كجاست؟و بگي كارت ايراد داه و سر كوفت

مادر من و پدر من همش از من توي دانشگاه سوال ميكرد چند واحد برداشتي؟جان شما از روي مهرباني پدرانه و مادرانه نبود تنها سر نگراني بود كه ببينيد اگر اشتباه ميكنم مچم رو بگيرند شما  همش ميخواهيد بدانيد كه بهش بفهمانيد كجاي كارش اشتباه هست مادري كه اين نيست و پدري اين نبوده من اين حال رو ميفهمم و تعجب هم نداره دقيقا درك ميكنيم اين حال رو نيمي از مردمان دنيا دارند ولي عزيزان اصول تعليم و تربيت اصلش اين نبوده و نيست
ما بايد يك چيزي بفهميم، كي فهميده، بچه من حالش بده، كارش بده ،كدوم مادر ايراني ميگه مشكل منه و كار بد منه؟
مشكل من مادرم خوب حالا بايد چه كار كني بايد بچه ات رو بشناسي
شغل پدر و مادري شغلي نيست كه از اون استعفا بدهيم ولي كدون مادر يا پدر مياد به دخترش ميگه ببين من از پدر تو بودن بعلت سن بالام و حوصله ام استعفا دادم و فقط ميخواهم منبعد دوست تو باشم بيا با هم حرف بزنيم و راحت باشيم و واقعا ببينيد مشكل دخترشون چيه؟تر رو خدا كوشش در جهت اينكه به دخترتون چيزي بفهمونيد نكنيد، تنها كوشش در جهت فهم دختر خود تون برداريد مخصوصا بچه اي كه حس ميكنه واقعا كسي نمي فهمش و حتي چه حس و احساسي داره اين بچه كه تحت فشار ميزاريد بسا بگه به خودش كه مردم كه مردم
براي همينه وقتي به دخترمون ميگيم و يا پسرمون سيگار نكش ميگه چيه ميكشم ميمريم به درك !
اين فرد پسر من اگر كه بود هيچ و مال شما هم كه اگر روزي بياد دفتر پهلوي من سعي من بر اين خواهد بود كه چطوري ميتونم كمكش كنم و خدا ميداند براي من هيچ زمان مهم نبوده كه درجه بدي شخص 1 هست يا 100
چه فرقي ميكنه مهم اينه من كجا برم و مسئله رو حل كنم ولي با حسن نيت ميتونم درستش كنم
من آرزو و حسن نيت و نگراني يك مادر رو كاملا چون روزي خودم مادر داشتم كاملا ميفهمم و ميدونم ولي مهم اينه كه اين راهش نيست مثل اينكه من بخوام از بالاي ساختمان 100 طبقه بيام پايين  به طبقه اول با عجله  اما انتخاب راه اشتباه منو ميكشه و پريدنه كه پريدنش درست نيست راه درست اينه قبول كنم از آسانسور يا از پله برم طول ميكشه اما درست براي پدري و مادري اينه اين چيزي هست كه جهان علم به ما ميگه
من اگر پدر باشم روزي وقتي به پسر خودم نگاه ميكنم بارها شده كاري خطا و حركتي اشتباه انجام داده من ابدا فكر نميكنم كار وي خطاست  تنها فكر ميكنم كجاي كار من خطا و اشتباه بوده و خيلي زود مطمئن هستم پيداش ميكنم و اينه باعث ميشه من فكر نكنم با بيمار ميجنگم بلكه دارم با بيماري ميجنگم
چه فرقي ميكنه سرطان توي كدوم طرف بدنه بايد ببينم چه كار كنم خوب بشه
فردي به من ميگفت هر وقت تو اينها رو ميگي همش بچه ام نشونم ميده ميگه مقصر شما هستيد ببينيد
درسته مادر و پدر من شما هميشه ديد منفي خودتون را داريد و ميترسيد
بخدا قسم پدر و مادري كه در روزي يكبار به فرزندشون نميگويند من نميدونم و نمي فهمم و هفته اي يكبار جلوي بچه اش نميشيند و نميگه بخاطر اشتباه هفته قبل منو ببخش اصلا كار تربيتي نميدانند و نميكنند
چرا پدر و مادر ما هميشه ميخواهند توي برج عاج بشيند و ادعاي خدايي داشته باشند
امروز بچه سالم مطالعات نشون داده كه بچه اي هست كه فكر ميكنه پدر مادرش افرادي ناقص هستند با هزار مشكل. روزي كه پدر و مادر نقش خدايي دارند بچه رو از پا در مي آورند
اين گرفتاري ايراني بودن ماست بچه من بايد با ناداني و نفهمي و ندانم كاري من آشنا بشه تا مثل من بشه نه من خدا بشم كه بچم بگه نه بابا من امكان نداره بابام بشم ولش كن مي شوم مثل دوستم يا الگوي خانواده ميشه مادر و پدر دوستم
بزاريد يك حقيقت رو به شما بگم بزرگترين دشمن ما ميدونيد كيه؟خود ما هستيم هيچ كس توي دنيا توي زندگي و عمرم 5% آسيبي كه من به خودم زدم هيچكس نزده و نه ميزنه حالا وقتي شما بچه اي رو برديد به سوي ضد زندگي پس چه بايد گفت، اينكه، سيگار نكش؟
پدر و مادر ما بچه را يك مجرم قلمداد ميكنند كه بايد تحت امنيت شديد باشه و آب هم ميخواد بخوره بايد تو صف واسته براي پدر و مادر ما بچه بده و اين بچه بايد از طريق تنبه و كنترل آدم بشه
دلم بدرد مي آيد ما توي روابطمون حتي دختر پسري و دوست دختر و پسر اينجوريه وقتي ميگي 10 تومن به من بده نميده ولي يكي مياد 100 هزار تومن ميگيره با جون و دل ميدهيم و دستش رو هم ميبوسيم چرا چون اسلحه دستشه دنياي ما اين كليشه هاست كه داد خود را بر سر افرادي كه ميدانيم با شخصيت ترند ميزنيم نه آنكه دستش را بلند ميكند و توي گوش ما ميزند 

29 comments:

شبنم said...

چقدر زيبا بود
تو چطوري اينقدر ميتوني اينطور صحبت كني تو چرا ادم از داشتنت واقعا احساس غرور و افتخار ميكنه

Anonymous said...

پسر
خيلي جالبي دمت گرم دست مريزاد
واقعا تو با دكتر موافقم داشتنت نعمته
ميدوني چيزي كه تو رو تو نوشتن جالبه اينه كه انگار اين شرايط اجتماع رو خوردي و درك كردي و انگار واقعا با علم مشكل رو ميدوني اين كارت خيلي جالبه
فرزين

غزل said...

اينجا كه بودي همش اين اهنگ امين حبيبي رو گوش ميكردي پيداش كردم برات گذاشتم شايد كمي خوشحال بشي و كمي از دلت در بياد ازت به خدا معذرت ميخوام


چشمامو میبندمو تورو کنارم میبینم

حس میکنم پیشمی قند عسلم شیرینم

چشمامو میبندمو تو بغلم میگیرمت

دس میکشم رو موهات یه عالمه میبوسمت

اخه تورو از ته دل میخوامتو دوست دارم

حتی توی خیالمم جزتو کسیو ندارم

اخه دلم مال تو طفلی گرفتار تو

با این همه ناز ولی بازهنوز خریدار تو

تا کی باید اینجا بشینم چش انتظارت

تا کی زندگیمو بگذرونم با خیالت

مردم بس که با رویای تو از خواب پریدم

بس که چش به راهت موندمو چیزی ندیدم

خسته شدم از این همه کابوس شبونه

کابوس که نه رویای خوب عاشقونه

چشمامو میبندمو تورو کنارم میبینم

حس میکنم پیشمی قند عسلم شیرینم

فرزاد said...

بله غزل جونم اسم آهنگ كابوس بود از آلبوم تلخ از امین حبیبی
و همين شبنم خان وقتي ايشون گوش ميكرد و مگه عذابش نداد عصباني مي شد تا اين اهنگ صداش بلند مي شد
بعدش اومد از تو ماشين آرش برداشتش و با سر سوهان ناخن روي سي دي بنده خدا خط انداختش و از روي پي سي كامپيوتر خونه ديليت كرد
شبنم خيلي حسودي اين پسره نميخواد با كسي باشه حالا هر كي رو دوست داره و داشته به تو چه پسره غد كرماني تازگيها واسه كس ديگه كه آبروشو برده هم ميخواد با ما به هم بزنه كاش جان دو ماه ديگه ميموند تا اين دختره ميومد تا ميديدي چي مي شد
آرش جان برو خوب به پاش بيفت شايد ببخشت مگر كسي كه عاشقه بايد ننگش بياد؟مگر ادم كسي رو كه دوست داره نبايد بهش نشون بده
بيا دست از غدي بردار واي كه تو چقدر مغروري من تو عمرم نديدم همين غزل با من قهر كنه من ميگم غلط كرد
ده بار شده باور كن ولي تو ميگي اگه كسي با من قهر كنه من نميتونم برم دنبالش

Anonymous said...

من خواهش من اين است اين اهنگ رو يك بار ديگر بخوانيد اين حرفهاي دل از زبون اين اهنگ بوده كه خيلي دوست داشته اين حرفهاي توي ذهنش مي اومده كه همش گوش ميكرده

چشمامو میبندمو تورو کنارم میبینم

حس میکنم پیشمی با يك چماق قند عسلم شیرینم

چشمامو میبندمو تو بغلم میگیرمت

دس میکشم رو موهات كه قدرش یه عالمه دوست پسر داشتي

اخه تورو از ته دل میخوامتو توهين ميخوام

حتی توی خیالمم جزتوشلافه ندارم

اخه آبروم مال تو طفلی گرفتار تو

با این همه فحش ولی بازهنوز خریدار تو

تا کی باید اینجا بشینم چش انتظارت

تا کی زندگیمو و پولموبگذرونم با خیالت

مردم بس که با فحشهاي تو از خواب پریدم

بس که گوش به دادات موندمو چیزی ندیدم

خسته شدم از این همه کابوس شبونه

کابوس که نه جيغهاي از ته دل عاشقونه

چشمامو میبندمو تورو با موبايل کنارم میبینم


زرد میکنم پیشمی قند عسلم شیرینم

Anonymous said...

اولا اين نوشته شعري و عوض كردن اون خيلي خيلي با حال بود
دوما صحبت در رابطه با فردي كه خود شخص ابدا نه نظري مي دهد به نظر شما اون فرد را گنده نمي كند
اخر وقتي شما مي گوئيد وي همنشين كسي مثل اين دوست ما بوده به فكر آدم مي آيد اين كي بود و چي بود كه شخصي مثل دوست عزيز ما با چنين فردي نشست و پا شد
و واقعا من ذهنيتم اينه اين خانم هيچ زمان واقعا قدر شناس اين آدم نبوده مي دانيد اين بنده خدا واقعا سوژه شده مخصوصا با اون جمله قدر موهاي سرم دوست پسر داشتم
و باعث مصيبت نوشته هاي دوست واقعا گرانقدري كه همه براش احترام قائل هستندو باهش در تماس هستند و نميتونه دروغ بنويسه چون همه ما وي را ميشناسيم و شماره اش رو داريم اومد و گفت بين من و آرش تا اون شب ابدا جز يك همكاري و يك علاقه چيزي نبود جالبه اينه كه وي جلوي همه وي رو عزيز خطاب ميكنه كه ما بهش مي گيم آقا عزيز اومد
آدم با آدم فرق ميكنه خانم آزمايش چيزي الكي نمي نويسه البته ايشون چون مدير يكي از آزمايشگاه هاي شهر هست خوب ما اينطور خطاب ميكنيم و داستان علاقه هم از ورود جناب دوست ما و رفتن آزمايش خون دادن بعد از سفر از خارج ايشون شروع شده تا ببيند آيا سالم هست يا نه
ولي هنوز اين خانم كه قدر موهاي سر خانوادش هم به دوست ما نوهين كرد هنوز منتظر خدا هم بياد بگه بنده من وي بيگناه بود تا اون هم بگه اومدي اما من قبول ندارم
ولي يك سوال واقعا برام سواله اگر روزي يكي از دو طرف بزرگواري كنه و به يكي ديگه زنگ بزنه ديگري چه برخوردي ميكنه؟
يا سر راه هم قرار بگيرن ؟آرش ترو خدا بمون نرو دادا

Anonymous said...

shoma ha age mikhahid ba ham harf bezanid lotfan berid chat room in bloge omomiy.faghat zehne khanandehaye taze vard ra kharab mikonid neveshtehaye shoma che rabti be mozoe dare faghat zendegiye khososiye ye adamo omomi kardid ke kheyli zeshte.
khanandeye taze vared

Anonymous said...

استاد شما هنوزم سکوت کردید درسته که زندگی خصوصی شما به کسی مربوط نیست اما واقعا برای همه جای سواله که اگر واقعا اون خانم ک.پ. عشق شما بوده باید سوال کرد چطور شما با این همه ادعای علم و روانشناسی چنین کسی رو انتخاب کردید؟اگر شما که علم دارید چنین عمل کنید از بقیه چه توقعی میشه داشت که نوشته هاتونو بخونند و بگن طرف همه رو از اینور اونور کپی کرده و خودش هیچی حالیش نیست؟

فرزاد said...

شب تا صبح داريم اينجا نه تنها ميخونيم بلكه داريم چت روم چيه تازه وارد زده به كلت ما هركدوم يك ور دنيا هستيم و ساعتهامون با هم همخوني نداره داشنگاه داريم درس داريم عده اي خارجي هم هستند بايد تازه نظراتو براشون ترجمه كنيم چت روم چيه ديوانه اي همه هم نظر ميدهند خارجيها به خدا با ترجمه اين صفحات همه نظرات رو مي خونند و كلي حال ميكنند كه اوج ذلت يك آدم مغرور و غدي كه هميشه تنها ياد داشتش به ما بگه اراجيف نگو اراجيف گوش نميكنم و از بس به ما گفت اراجيف حالا رفته بود ايران مي ياد با يكي آشنا مي شه و ميدوني چي شده دختره حيثيتشو همچي برده كه ماشين جديدشو فروخت چون رنگي بود و مدلي بود كه اون خانم دوست داشت و باز ماشين قديميشو سوار ميشه كه چشمش نكنند
ميدونيد اين آرش پاي يك بنده خدايي رو خورد كه اينجا شب تا صبح مثل بچه تر و خشكش ميكرد طرف اينقدر شيك بود اينقدر لوند بود كه نگو واي واي اين آقا هي خانم رو ميبرد سر كلاسهاش و اون اينقدر تحت تاثير قرار
مي گرفت كه يك بار جلو همه پا شد آقا رو رفت بعد از كلاس بوسيد كه جناب استاد 3 روز از تمام كلاسها محروم و متهم به كاري نا مناسب در مكان تحصيلي شد خانم چي شد شبنم ميگه آخرين بار مست زنگ ميزنه و اينقدر گريه ميكنه كه اين خانم شبنم كه خودش هم اينجا رو به گند كشيده و ا زاول سينه چاك بوده رو به گريه مي اندازه
آرش رو نبينيد اون خانم ميگه موش زبونشو خورده يك آدمي بود كه مثل گوزن راه ميرفت و همش اخم ميكرد وجوابش تنها بود نه، آره، مرسي تا اينكه شاخ گوزن در مشهد بريده شد و بعنوان گوسفند به مردم توسط يك كردي كه قدر موهاي سرش دوست پسر داشت معرفي شد

Anonymous said...

هر الاغي كه با آرش صحبت كرده باشه مي فهمه اينها تمام كلام خود آرش هست تنها ما يك الاغ داشتيم كه معتقد بودش كه اينها كار كس ديگه هست كه همه مي شناسنش
از طرف :يك خواننده الاغ شناس

Anonymous said...

زیبا بود
لطفا در مورد پدر مادرهایی که به فرزندانشون خیانت کردن و یاد می دن و ژنتیکی منتقل می کنند هم مطلب بنویسین
فکر می کنم که اطلاعات و خوانده های شما و تجربیاتتون در این زمینه بسیار کامل خواهد بود و ما هم می توانیم استفاده کنیم

Anonymous said...

شاهكار بود
مي شود مطلبي در رابطه افرادي كه قدر موهاي سرشون دوست پسر ميگيرند
و اصلا شرف و وجدان ندارند بنويسيد

Anonymous said...

قشنگ بود
لطفا در مورد آدمهایی که دروغ گفتن و یاد گرفتن و در یک آن واحد می توانند چند تا رابطه رو با هم راه ببرند بدون اینکه گندش در بیاد بنویسین
ممنون

Anonymous said...

با تشكر
لطفا در رابطه با عقده هاي دروني در مورد افرادي كه ماليخوليايي دارند و به افراد تهمت خيانت و افترا ميزنند بنويسيد معذرت ميخواهم اگر به اين مسئله اشاره بفرمائيد كه كسي كه اندازه موهاي سرش دوست پسر داشته و هنوز از زير اين در نرفته ميري زير يكي ديگه كامل توضيح دهيد
خيلي ممنون

Anonymous said...

پسرم
تو مانند پسر من هستي و من بعنوان يك مادر دوست دارم كي ميشه داماديتو ببينم
كاش تو داماد خودم بودي

Anonymous said...

ببين آرش خان من كمي خل هستم اما نازنينم فكر ميكني من حاليم نيست كه كي رو تو ميگفتي خرد و خميره من واقعا تعجبم تو كه اينقدر اين موجود رو درك ميكردي چرا در موردت اينطوري حرف ميزنه؟
پس تو تنها كسي بودي كه اين فرد رو توي دنيا درك ميكرده
من تنها تعجبم اين فرد خودش چقدر و چند درصد به اينكه تو ميفهميديش معتقد بوده
من نميدونم تو كه از هر فردي بهش مهربونتر بودي ؟
برو بهش زنگ بزن من ايمان دارم اون كابوس كه جواب تو رو نميده نيست
مي خواي من بهش بگم بهت زنگ بزنه خوب خره برين با هم صحبت كنين همون حرفهايي كه به ما زدي به اون هم بزن
واقعيت اينه كه ته دلت هنوز همو دوست داريد ولي خشم داريد تو هنوز اون رو نمي بخشي كه به مادرت توهين كرده و اون هم فكر ميكنه تو خيانت كردي اونشب با نوشته و نظر خانم دكتر آزمايش البته معذرت ما ميدونيم فاميل شما اين نيست اونهم فهميده

Anonymous said...

دارم ديگه عصبي مي شوم كه فحشت بدم آرش
آقاي محترم زبونتو گربه خورده به قول دوستمون يك نصف جمله يه چيزي بگو نه ميگي من بدم مياد از كسي نه ميگي من كسي رو دوست دارم نه ميگي دلت تنگه نه كلمه اي نه حتي نشوني از ناراحتي
تو متنفري از كسي؟كسي رو دوست داري؟جون بكن لامصب

Anonymous said...

سلام می شه در مورد فرزندانی که دوستای خوبی انتخاب نمی کنند و دوستاشون عقده کوچک کردن دیگران و دارن و چون فکر می کنند خودشون خیلی آدمند دائما در مورد مثلا نقطه ضعف های دیگران نظریات روانشناسانه می دن هم مطلب بنویسین
در ضمن راههای درمان این گونه دوستان و هم بنویسین مخصوصا اینکه عقده داشته باشند دائما به همه بگن که ما دکتر تشریف داریم با اینکه از پشت کوه اومدن
در ضمن در مورد فرزندانی که قسمت کانتکت های موبایلشون پره از دوستای دکتر که به نام های دیگه ذخیره شده و وقتی موبایلشون زنگ می زنه از ترس رو شدن گند کاری هاشون هزار تا رنگ می شن
ممنون

Anonymous said...

دوستان من زياد ترش نكنيد اين دوست و رفيق من اگر دوست منه اگر من از ده تا تونل بردمش بيرون آوردمش اگر من ده بار دستگاه بهش وصل كردم
هيچ زمان مسئله احساسي و علاقه اش رو به عموم نميزاره هيچ زمان اگر ريزه ريزه بشه كسي رو دوست داره نميگه تنفر خودش رو نشون نميده بسيار خوب چون به قوانين معتقده و بي نهايت بازيگر كم باختي هست
عقيده اش اينه اين مشكل من و اون فرده ما اگر همو دوست داريم به طرف هم كشيده مي شويم همينطور كه ميگه قبلا همينطور بوده اول دعوا بعد برگشتيم
نگران نباشيد دست مريزاد به آرش با فرد مورد علاقه اش هم توي نوشته هايش ميلاسه ،هم بهش متلك ميگه و هم بهش ابراز علاقه ميكنه منتها اين آقا اصلا احمق نيست وقتي مي نويسه تنها خود فرد مي فهمه كه داره چي ميگه
و اون فرد هم همينطور برخلاف خطا وي اينكه آمد بگه من كلكها رو ميدونم و قدر موهام دوست پسر داشتم معمولا نشون ميده كه واقعا انسان بد ذاتي نيست ولو به من هم با بيرحمي توهين ميكنه ولي هيچ زمان فراموش نكنيد اين كسي بود كه دوست ما روزي تا حد جنون دوستش داشته و ما معتقديم و ديديم بورسيه خودشو از دست داد ولي بي احترامي به وي تنها بي احترامي به آرش هست ما كه آرش رو قبول داريم چاره اي نداريم انتخاب وي رو قبول كنيم آرش نه دورش خلوت بوده و نه موقعيت بدي داره پس اين خانم تنها با توهين و خرد كردن آرش دل وي رو نبرده.
حرفم اينه آرش احمق نيست و انتخاب احمقانه هم نداره ونداشته
مي دانيد حسن دوستي با آرش تمام زندگيم اين بود كه وي فردي هست بي نهايت باهوش وقتي با وي رفاقت ميكني هيچ زمان نه پشتت خاليه نه كم ميزاره تمام افرادي كه اينطرف بودند اعتراف ميكنند كه ما هميشه دعوتش بوديم و هميشه كسي كه دم صندوق دست تو جيبش ميكرد وي بود تنها كسي كه پول كم مي اورديم مي داد وي بود بزاريد كمي از خوبيهاش بگيم دوستان تمام بديهاي نداشته رو گفتند و خدا هم هميشه بهش از همه بيشتر داده

فرزين

شبنم said...

جناب استاد محترمم
مي شه در رابطه با افراد بي بته بنويسي كه بزرگترين افتخار زندگيشون از يك دانشگاه پولي و آبگوشتي كه هيچ جاي دنيا به رسميت نميشناسه بنويسي اونهم توي مشهد و ايران و شديدا عقده دارند كساني كه درس خوندند ودكتر شدند رو به مسخره مي خواهند بگيرند
استاد ميشه در مورد مرداني كه براي اين افراد بدون شناخت از دوست دختر بي كلاسشون خارج از كشو ر داشتند اتاق خالي مي كردند و رنگ ميزدند كه چند ماه ديگه مياد مرتب باشه بنويسيد و بعد دختره مزد دستشونو اونطوري ميده اون مردها چه حسي دارند.
مي شود در رابطه با زنهايي بنويسي كه فردي كه كه قدر موهاي سرش دوست پسر داشته و معلومه شغل و شخصيتش چيه چطور اجازه ميدهند به خودشان در ميان يك مشت انسان با اسمهاي ولو متفاوت اسم كثيف خودشون رو روي موبايل تو داشته باشه
استاد من اسم عوضي روي موبايل داشتن به نظر شما شرف به اين نداره كه فردي كه از زندگيش براي كسي مايه گذاشت لجن مال كني
شخص تحصيلكرده اي كه بخاطر كسي كه قدر موهاي سرش با كسي بوده استاد اگر كسي بياد در برابرش همش سكوت كنه و حرف نزنه از ترس از اون فرده يا عشقه يا وقتي روي فيس بوك قربون صدقه ديگران مي شه و ميلاسه مشكل اون خانم چيه ميشود بنويسيد

Anonymous said...

شبنم خانم نوشته منو خوندي نظر منو بخون
ول كن جون مادرت
تو تنها داري كسي رو كه مدعي هستي دوستش داري زجر ميدهي
اگر آرش اومد به اون خانم گفت تو يا در موردش به تو حرف زد بهش هر چي خواستي بگو آرش توهين نميكنه تو چرا ميكني .تو نارحت برخورد آرش هستي برو دم خونه اش برو بهش زنگ بزن ببينش
تو ناراحتي چرا به آرش توهين ميكنه خانم دكتر از شما بعيده آرش 50 هكتار زبون داره هم علمش رو داره هم پولش هم قدر تو درس خونده و مي فهمه تو لازم نيست از اون حمايت كني اون خانم روزي قربون صدقه اش مي شده و همه جا باهش بوده آرش مال اون بوده اون ميگه من دلم ميخواهد اينطور بگم تو رو چه مربوط
آرش ناراحت ميشه بخدا بروي خودش نمياره
فرزين

شبنم said...

آرش مثل شما ياد نداشت چون دو خط داشته باشه و با بقيه با اينطرف اونطرف بلاسه علت رنگ برنگ شدن اين بوده

Anonymous said...

شبنم جون من در عرض 10 دقیقه صحبت با آرش می تونم تمام اون روزهارو برگردونم روزهای بسیار شیرینی بود اما در عرض 10 دقیقه خراب شد
اگه این کارو نمی کنم به خاطر تو بدبخت عقده ایه که آرش بهت محل نمی ده
من به تو به اندازه ای که تو به من توهین می کنی توهین نکردم اما اگه خیلی دلت می خواد دهن منو باز کنی باشه ازت دریغ نمی کنم و می دونی که حسابی می شورمت و می زارمت کنار
پس احترام خودتو نگه دار اگه خیلی ادعای تحصیلات و سواد می کنی به اندازه تحصیلاتت حرف بزن نه به اندازه یه دختر بدبخت پایین خیابونی که به قول اون دوستمون فقط آویزوونه این و اونه که بهش محل بدن و واسه گدایی محبت پول خرج می کنه و اینقدر عقده ایه که همه جا عنوان می کنه من پول خرج آرش می کنم
البته من و آرش یک اعتقاد دو طرفه و محکم داریم که رابطه ای که خراب می شه برگشت به سمتش اشتباهه
و شما جناب فرزاد اگه کمی تاریخ و مطالعه کنید کردها قدیمی ترین و اصیل ترین نژاد آریایی هستند
شما که از زیر بته به عمل اومدی نمی تونی چیزی و زیر سئوال ببری که تاریخ در مورد اصالتش دائم صحبت کرده
در ضمن از این شاعر محترممون خیلی ممنونم بابت شعر زیبایی که سرودن البته چون مبتدی تشریف دارن کمی وزن شعر و رعایت نکردن
منتظر شعرهای قشنگ سراسر عقده های حقارتتون هستم

jojo said...

salam be hame khanoma aghayon va..dige hamaton darin az had migzaronin chetone arasho be hal khodesh bezarin arash gozashte barash tamom shode hich alaghey be yadavarish ham nadare shoma chera kase daghtar az ash hastin dekhalataye bi moredeton dare az neveshtan khastash mikone
myad matlab minevise be jay nazar darbare matlab injaro kardin meydon keshmakeshay shakhsi va bikhodi age be inkar edame bedin motmaen bashin arash az khyr neveshtan migzare mano arash halemon khobe hich moshkeli nadarim shoma ham behtare sareton be kar khodeton bashe age dos dari arash benevise dast az in karay bachegane bar darin

Anonymous said...

دوست عزيزم
فراموش نكن رابطه تو و آرش كه خراب نشده كسي هم نتوانسته خراب كنه آرش از اون شب با هيچ دختر و زني ابدا همكلام نشده چرا اين كارو ميكنه؟از تو ميترسه؟نياز به كسي نداره؟
من عقيده ام اينه تنها شما مدتي از هم فاصله گرفتيد ولي اصلا طوري نشده تنها شما بخاطر يك سو تفاهم همه چيز رو خراب كرديد
اون ميگه اون به مادرم توهين كرد و جلو ديگران به من دشنام داد و با من صحبت نكرد با وجوديكه بهش گفتم با من صحبت كن نه جلوي 3 نفر ديگه توي ماشين سر من داد بزنه چي از من ميمونه؟؟من به چه رويي به اون افراد نگاه كنم؟سكوت من به حساب ترس و گناه و مجرم بودن من گذاشته شد ولي نه شخصيت من؟
خانم آرش براحتي سه نفر مرد رو همين چند وقت پيش دراز كرد پس از دعوا نميترسه
و تو تنها ميگي اون خيانت كرد و منتظر خدا هستي كه بياد بگه بنده من تو اشتباه كردي و تو بگي من دنبال بهانه بودم مزاحمم نشو
اينكه وي خيانت نكرده خود طرف اومدگفت فقط كمي گوش استاد رو بنا به دلايلي كشيده اشتباه آرش اين بود كه به اون شخص آمادگي تماس تو رو داد كه چي شده و اون هم پروژه رو توي كله اش ساخته بود وقتي وقتش شد تيز خلاص رو شليك كرد و ميگه اگر نميگفت من همسرش هستم شايد واقعيت رو ميگفتم ولي وقتي گفت همسرش هستم من گفتم درسي بدم بهش كه يواشكي نره زن بگيره
خانم به طرف هم نريد هر دوي شما ولي وجدانتان رو تا ابد چكار ميكني
و تو آرش خان بخاطر غرورت هميشه عزيزترين كسانت يا مردند و تو وقتي گفتي دوستشان داري كه نبودند
من تو رو ميشناسم و تو منو مي شناسي اما تو ميخواهي با اين عشق چكار كني با گفتن اينكه مادرم هم دوست داشتم مرد كاري نميشه كرد بايد تحمل كرد ولي اون توي مشهد زنده است و داره راه ميره
باشه من دخالت نميكنم ولي تنها دلم مي سوخت چون خانم محترم من ميدونم چه كساني دور اين آدم رو گرفتند چراغ قرمز داستان آرش از تو ريخته به هم ولي قيافشو هنوز اخمو ميگيره اومدن ناگهانيش اينجا اشتباه بزرگتري بود كه انجام داد تا عدهاي از اين شرايط والا چي بگم
فرزين

Anonymous said...

هر كسي گفته من قروني خرج آرش كردم غلط كرده عسل هم خورده
آرش از باباش پول نگرفت تمام مدتي كه اينجا درس ميخوند حالا اجازه بده كسي خرجش كنه بيخود كردن همين افرادي كه اينجا هستند دو تاشون مفت دارند توي خونه آرش ميشينند در صورتيكه اجاره همون جا 3 برابر حقوش هست تازه پول شارژ هم نميدهند آرش چند بار داده
فرزين

Anonymous said...

kash ma hade aghal ik dost vaghei midashtim ke mitonest aibhaih ma ro behemon az sare del sozi begh va mitonest roih ma asare mosbat bezarh farzin shaiad to behtar az har kasi arasho beshnasi va gharazi nadashth bashi jaih shokresh baghih farzin jan shoma gofti in mardi nist ke ehsasash ro broz bedh dost dashtan va nefratesho man in tor nemibinam chon barha dar morede ehsasesh inja neveshth va in masalh khusosi ro amomi karh va khili ha az jahaih mokhtalef keshidh shodan be samtesh har kodom be noai ?iki fekr mikonh in rabeth ba kasi nadarh delesh barash misozh va dosesh darh iki digh fekr mikonh inshon chand rabethi ast iki fekr mikonh in ik davaih bache gonh ast va mored k.p ast khulash har kasi ik jori keshidh shodh va in mozoa ra donbal mikonh dar hali ke inha hamash ik kalame ast ...vali baz az ghoror bish az hade in ensane khub khili adamha docharh eshtebah hastan va in khudesh ik eshtebahe bozorgtar ast chon inha ik bazi ast mesle ik sar garmi bebinid man migam eshgham ama in eshgh ik sefat ast na ik esm eshgham che kasi ahang taghdim mikoni bego eshgham...mesle hameh adamhaih donia in hosh nist agar ghararh kasi nadonh khub kasi nabaiad be khudesh ejazh bedh inja harf bezanh hala ke hame daran harf mizanad ik javabe lazemh ke adam bedh ....

Anonymous said...

آرش جان ممنون از نوشته های خوبت. من قبلا هم گفتم تو یک پدر نمونه میشی. اما عزیز من وقتی این آشنایان تو رعایت نمیکنند و اصرار دارند به حرفهای بی ربطشون ادامه بدن بهتر نیست این قسمت بسته شه؟ تو همیشه میگفتی اینجا دفترچه یادداشت منه و نظرات رو میذارم شاید از یکی چیزی یاد بگیرم .می بینی که اینطور نیست
بهرحال امیدوارم موفق باشی و برات بهترینها رو آرزو میکنم

جادو

Anonymous said...

بازم نظر من و پاک کردی؟ باشه اشکالی نداره من اینها برای خودت مینویسم که بدونی همه تورو مضحکه کردن و خودتم مقصری چون واقعا با همه طوری رفتار میکنی و اینقدر بی عرضه هستی که هرکی از راه میرسه بهت فحش میده و میگه من عشقش بودم توهم عرضه نداری جوابشونو بدی