Friday, July 09, 2010

طوطي و بازرگان

با درود فراوان

من امروز اومدم كه در رابطه با يكسري مسائل كه طوطي وار تكرار ميكنم و با زبگويم كه وقت شما با اين يادگرفته ها پر شود البته ترديد نكنيد از كتابها ياد گرفتم و بارها هم گفتم بزرگترين شاهكار من اين است كه بتوانم 10% به چيزهاي كه ميدونم و خوب است عمل كنم اين فكر باعث شده من به كار ديگران هيچ زمان كاري نداشته باشم و در رابطه با ديگران و نظرشان زياد توجهي نداشته باشم
ما آيا ميتوانيم بگوئيم من فلان كلمه رو از سال سوم دبيرستان فلان كتاب ياد گرفتم؟پس نبايد اون تكرار كرد؟مثلا بگم بابا رو نوشتن رو در سال اول دبستان ياد گرفتم و اگر كسي كلمه بابا نوشت نشانه بيسواديشه  ما مطمئن هستيم چنين كاري نميتونيم بكنيم شما كدام دانشمند را پيدا مي كنيد كه از بدو تولد بدون تعليم و تربيت دانشمندي شده باشه كه ما ميشناسيم و بدون يادگيري از كتابها باشه  تنها فرق انسانهاي فهميده و علمي با ديگران اين است كه اين انسانهاي علمي و منطقي آنها بيشتر از دانسته هاشون براي تحليل كارها و استدلالهايشان به نحوي كمك ميگيرند كه ديگران نميتوانند مانند زبان انگليسي كه ما در طول دبيرستان ودانشگاه از مدارس ياد گرفتيم ولي ياد نداريم من بگم آرش هر چي ياد گرفته از كتابهاي و لغات كتابهاي زبان هستش نه بابا؟ خانم و آقا محترم دايره لغات و ساختمان كلمات و جمله شما با همان آموخته هاي دبيرستان بايد بيشتر از من باشد ولي شما چرا طوطي وار نميتوني جملات ياد گرفته اين سالها را تكرار كني؟مگر نوار خارجي گوش نمي كنيد چرا طوطي وار تكرار نميكنيد تازه اگر بكنيد من قول ميدهم 99% يا گويش به كار ميبريد نه معني خوب آيا هر كه نوار خارجي گوش كرد ميتواند مقاله زبان انگليسي بنويسد نه كمي من با اين استدلالها مشكل دارم علت اين است كه فرق كسي كه زبان ميداند اين است كه از انچه چه خودش خوانده و چه ياد گرفت به نحوي است كه ديگران را از آن هنرمجزا ميكند و شما هيچ فرد علمي را در هيچ دفاعيه و صحبتي پيدا نميكنيد وقتي ميگه بابا بگه نه اين كلمه ما خودش نيست اينو سال اول دبستان ياد گرفته و طوطي وار داره آموخته هاي خوش را تعريف ميكند پس فرق يك دانشمند و حتي يك دكتر روانشناسي موفق بر پايه تنها يادگيري اصول و اساس كتابهايي كه خوانده است و بقيه منطق و هوش خودش كه چگونه بيان كند بگذريم مسئله فهمش بسيار سادهتر از آن است


با اين مقدمه ميخواستم بگم نوشتن اينجا براي من هميشه حكم يك نوشته هاي شخصي داره و ابدا حتي بر پايه علمي و كتابي و تراپي هم نيست من تنها و تنها آنچه كه ميدانم و تكرار ميكنم ديديم و ميبينيم و سالها از اين سمينار به اون سمينار جمع كردم بيان ميكنم و ابدا قصد شفا و كمك هم ندارم اينجا دفتر يادداشت منه من ميام آنچه عقيده من است مينويسم به عقيده كسي هم توهين نمي كنم و تا الان جز يك مورد اينجا شخصيش هم نكردم صدها هزار بار با افراد جنگيدم نزديكانم و دوستانم كه بيا فلان چيز رو بنويس يا به فلا ن مسئله اشاره كن توضيح بده نزديكترين دوستان و عزيزترين كسانم را بارها براي بستن كامنتها و غيره رنجاندم بزاريد ياد بگيريد ببينيد كه نرخ آبروي آدمها در اين مملكت چقدر بها ميخوره بزاريد ببينيد و شما نيز ببينيد من با چه كساني همنشين هستم كه يكي از انها فرزاد عزيز هست كه همه از وي متنفرند چون هيچ زمان فرق بين شوخي در مكان و زمانش را نميداند و فكر ميكند باتوهين كارها خنده دار تر مي شود و تازه دست به مقايسه شنيده ها ميزند و خوانده ها ميزند غافل از اينكه من روزي اگر چيزي به توگفتم تو رو صادق و انسان فرض كردم و تو حالا مي ايد از گفته هاي من مينويسي  
بگذريم
ما در طول زندگي بارها با دوست دختر و پسري برخورد ميكنيم كه قهر ميكنند من هميشه به اطرافيانم گفتم من به شما التماس ميكنم با من قهر نكنيد چون من ضعيفم و ناتوان قادر به دنبال شما اومدن نيستم نه كشيك ميتوانم بدهم نه ميتوانم بزارم سر افكندگي مرا شما ببينيد و متاسفانه زنگ هم نميزنم مگر به اشتباه دستم روي يك كلمه بره كه شما هدف نباشيد تك بخوره

اما قهر كردن پديده اي است كه همينطوري نيست بلكه اول از همه  دست خودمون است دوم شما درسته وقتي عصباني و نارحت هستيد بايد بلافاصله فاصله بگيريد اين نيز كاملا قابل فهم است و اصلا توصيه درست هم اين است كه از اون فرد اون گفتگو دور شويد ولي 10 دقيقه يا 15 دقيقه بايد برگرديد چون قهر اين است كه ميرم كه حالا يك اتفاقات ديگه بيفته و قهركلا ببخشيد يك حقه بازيه چون من ميتونم نفس نكشم اما چند روز كه نميتونم ما مجبوريم مسئوليتمونو قبول كنيم تويي كه قهر ميكني خيلي راحت ميتوني به من بگي آقا من از اين مانور استفاده ميكنم مي فهمم چون يك بازي و مانوره و يك سياه بازي و يك حقه بازيه
شما اگر روزي به من بگيد من وقتي عصباني ميشم و با اون فرد كه غير منطقي است سكوت ميكنيد و محل رو ترك ميكنم اين بسيار كار درستي است و در واقع يكي از حرفهاي دقيق علمي اينه يعني وقتي نميتوانيد يك مسئله را حل كنيد اون ادم حال عادي نداره تو حال عادي نداري شرايط داره بدتر ميشه بايد اون محيط اون مسئله اون آدم رو ترك كنيم اما قصد از ترك قهر نيست معنيش اينه كه من ميزارمش كنار و من 10 دقيقه بعد موضوع تموم ميشه بعد بر ميگردم ولي اينكه به چند روز طول ميكشه داستا ن به دو جا منتهي ميشه
اول اينه كه شخص اين پيام را ميدهد كه من از كودكي ياد گرفتم من وقتي قهر ميكنم به هدفهايم ميرسم و دوم يك پيامي را از كودكي گرفتم كه اگر تو خودتو رنج بدي ديگران چون رنج ميبرند هم ممكنه يك كاري بكنند هم تو به طور غير مستقيم اونها رو به يك رنجي ميرسوني بدون اينكه خودت مسئوليتي داشته باشي
و قهر يكي از بدترين حالاته كه نوعي از دشمني و جنگ و عصبانيت با يك نيت هست كه مرا ببخشيد كه توش فريبكاري هم هست چون ميدونيد تو وقتي قهر ميكني ميتوني بگي من كاري كه نكردم و بعد بهانه هم ميتوني در بياري كه حالم اينقدر بد شد كه خارج از كنترلم بود و از ته قلبم مي اومد در صورتيكه اصلا مسئله كنترل شما نيست چون ميتونسته كنترل برگرده چون هيچ چيز به شدت خودش هميشه كه باقي نميمونه چون تو حتي عزيزتو هم كه از دست بدي پس از مدتي عادي ميشه يا حد اقل ميتونه با بقيه چيزهاي زندگي كنار بياد

تازه ما هميشه بايد مطلع باشيم موقعي كه عصباني هستيم حتما نبايد كاري بكنيم و كسي رو به صليب بكشيم شما همين الان موقع عصبانيت هم دادگاه بري ميبينيد كه به شما سه ماه ديگه وقت ميده و لازم نيست آدم كاري بكنه و خودشو بندازه جلو كه وقتي عصبانيه حتما بايد حرفي بزنه و كاري بكنه آدم كاري نميكنه ولي كسي كه قهر ميكنه كاري داره ميكنه بيكار كه نيست
ولي خوب كسي كه قهر ميكنه و حرف نميزنه علتش چند چيزه يكي اينكه ميدونه حرفهايي كه ميزنه غلط و بده
دوم ميدونيد براي اين حرفها براي خودتون و ديگران دردسر درست ميكنيد سوم ميدانيد روابط و زندگي رو خراب ميكنيد بخاطر همين است كه قهر ميكنيد و سكوت ميكنيد
قهر نه ژنتيكه نه ارثي. من مي دونم كه خشم و عصبانيت زمينه ارثي داره ولي راه و روشي كه انتخاب ميكنيد كه اسمش قهره راه و روش شماست مثلا بيائيد با خودتو قرار بزاريد تا 3 ماه آينده هر اتفاق بدي افتاد فكر كنيد اصلا اتفاق بدي نبوده و از ديد همون آدم بهش نگاه كنيد زندگي رو بيش از اندازه جدي نگيريد من تعجبم شما چگونه ميخواهيد بچه اي رو روزي با اين نگاه حركت بدهيد شما اگر فرزندتان با شما قهر كند كه معمولا اينطوري است چكار ميكنيد؟ شايد فرق ميكنه؟ آره شايد چون بيشتر در اختيارتون هستند و شايد هم اصلا شما با جنس مخالف مسئله داريد
البته ما اگر در زندگي از خواهر برادر آسيب ببينيم و بعدش توي زندگي خودمان از شوهر و همسر آسيب ديده باشيم به يك تصميمهايي تند و تيز ميرسيم كه قهر يكيش است
بزاريد اينطوري مثال بزنم ما وقتي توي سوپر سر محل ميريم خوب مثلا يك جنسي خريد ميكنيم كه 70 تومن هست و ما 100 تومن ميدهيم وي به ما 30 تومن بر ميگردونه حالا اگر طرف بگه ببخشيد شما توي سال قبل نزديك 300 هزار تومن از من خريد كرديد حالا پولشو رو بديد شما ميگيد چه ربطي داره؟ من خريد كردم پولش رو هم دادم امروز هم 100 تومن دادم 70 تومن خريد كردم 30 تومن به من برگردوندي و يا شما نميتوني بگي چرا به من 30 تومن ميدي من توي يك سال گذشته به شما 300 هزار تومن پول دادم حالا بقه اونو بده اونهم ميگه تو دادي كه دادي جنس بردي روزي كه شما پرونده هاي گذشته رو وارد زندگي امروز ميكنيد خيانت يكي قبلي و چي و چي ميكنيد بسيار غير منصفانه است مثل اينه كه شما سابقه قبلي رو مي اوريد جلوي ديگري قهر يك نوعي جدا كودكانه است طوري عمل مكنيد كه به طرف مقابل احساس بد بديد و يا ديگري را به فكر بياندازيد و به خودتون فرصت ميدهيد كه توي اين مدت همش با خودتون حرف بزنيد و خودتون را شستشوي مغزي بدهيد و هي سهم و حق خودتان را بيشتر كنيد دقت كنيد  تكرار ميكنم سهم و حق خودتان را بيشتر كنيد و براي جنگ و جدال نيز آماده تر و زره پوش تر باشيد اينها همه يك كارهاي خطرناكي است كه ما ياد ميگيريم براي اينكه  تائيد حرف دوستمون كه من از كتاب ميخوانم و طوطي وار ميگويم تاكيد كنم اريك وارم ميگه ما توي رابطه و زندگي زناشويي 9 تا بازي خطرناك داريم و يكيش ,و بدترينش قهره كه نشانگر احساس بد به خود ديگري وحشت از زندگي است ما اون آسودگي و راحتي رو با خودمون نداريم
مانند كسي كه معتقده تمام كارهاي دنيا بده و براي همين ديديد توي ايران دو نفر تصادف ميكنند از ماشين پياده مي شوند و دعوا ميكنند چو ن كسي كه كار بد ميكنه خيلي بده و تمام آدمهاي بد هم بايد تنها راهي كه ميشه درستشون كرد تنبيه آنهاست پس بايد گشت پيداشون كرد و باهشون دعوا كرد اين استدلال ماست توي خارج از ايران افراد حق دارند اشتباه كنند و حد آخرش اين كه ازش خسارت ميخواهيد همين. من زدم به ماشين شما متاسفم خسارت شما رو ميدهم تموم.
كتك كاري نميكنيم ولي تو ايران حتي اگر به يك ماشين خالي بزنيم مي آيند ميگويند فرض كن 5 نفر توي اين ماشين بودند هر 5 نفر هم پدر بودند و هر 5 پدر هم 5 تا بچه داشتند و اين 5 نفر هم مرده بودند حالا 25 تا بچه يتيم ميشدند و اين 25 تا بچه ميرفتند 10 تاش دزد ميشدند تازه 5 تاشون دختر بودند كه بعلت نبودن پدر بدكاره ميشدند بعد اينها ميرفتند زندگي بقيه رو به هم ميزدند و بعد تازه ميبيني اي بابا ما يواش به ماشين كسي خورديم ديدي يك دفعه زندگي 2000 نفر رو خراب كرديم براي همينه كه ميان پائين با ما كتك كاري ميكنند وقتي تصادف ميكنيم چون نگاهي كه دارند اين نيست كه اين بابا نيومده به كسي بزنه يا با تو نبود كه اشتباهي بكنه اشتباه كرد خسارتش هم بايد بده قبول و ما وقتي كسي كاري كرد بايد در همون حد باهش صحبت كنيم و تصميم بگيريم ديگه مادر خواهر و زندگي گذشته و قهر چيه مشكل من اين چيزهاست
بعضي آدمها هيچي كه نه ،خدا نعوذ ... روي زمين بيان  قبول نميكنند و نه حرف كسي رو قبول ميكنند و نه حتي حرف خود فرد اصلي رو اينها مثلا فكر كنيد اگر قاضي شوند چه ميكنند ميگن اين آقا تند رفته ميگه آتيشش بزنيد يا مثلا ميگن اين زده تو گوش اون ميگه خودش با مادرش و خواهرش اعدام كنيد نه، نه، خودشو اعدام كنيد جنازه مادرش و خواهرشو از توي قبر در بياوريد كينه توزيهاي كه ما توي كل تاريخ داشتيم  همه از همين مسائل مي آيد حالا يكي در ابعاد مختلف اينو در رابطه با اطرافيانش اعمال ميكنه چيزي كه ما نارحت ميشيم تنها ميگيم من ناراحتم همين .من بارها گفتم من ناراحت شدم از دروغ گويي و...هيچ زمان ديديد تا به حال بگويم اين توي زندگي قبليش فلاني اين بود و اين بود با فلاني نيز اين بود و چنان بود و زنش بچه اش وي از فلان خانواده نه اين هنر من اينها نيست هيچ زمان نيست قادر نيستم از يك خانواده زيز خاكي از همگان گذشتم چون واقعا چنين هنري نداشتم كه سه سال يكي با عشق من مرد و يكي جزو خانواده معروف دنيا بود كه مرا تحمل كردند چون ميدانستند اين بچه اي كه از يك خانواده خيلي معمولي اومده هنرش كتاب خواندن و طوطي وار تكرار كردنه و سعيش به 10% اون عمل كردنه ما افراد رو خوب حكم ميدهيم اما با خودمان نميگوئيم چرا همگان احمق هستند و تنها من عاقل چيزي ميبينم كه ديگري در 3 سال نديد تا مرد و ديگري هنوز معتقده امكان نداره مسائل يا تصادفه يا واقعيت اما پرده دري جزو هيچكدام نيست  .
اما كسي كه قهر ميكنه  چون ما اينطوري ياد ميگريم. چرا فردي خودشو ميزنه چون ميدونه اگر كسي رو بزنه مشكل داره خودشو ميزنه چون آسيبي كه از خود زني ميبينه كمتره چرا افراد خودشونو ميكشند چون جرات ديگر كشي ندارند اينها آسيب ديدگي است ما بايد كمك بگيريم 

25 comments:

Anonymous said...

اينجا ساعت 12 نصف شب زنگ زديد كه برو بخوان كه چي نوشتم
اول از انتخاب نام معلومه كه تا تهش داري چه كار ميكني اشاره به داستان اون طوطي و اون بازرگاني بود كه همه ميدانند كه طوطي توي قفس بود و بازرگان قدرتمند قدر موهاي سرش دوست پسر داشت
و طوطي مرد و نيست شد و با بي تحرك نشان دادن خودش به آزادي رسيد و فكر اينكه مرده و بايد دور انداختش به همه چيز رسيد نشانه اي ندارد جز نشان از فكر خلاق تو كه ميداني چه ميكني و چه ميراني تو واقعا بايد يك وكيل مي شدي يا يك مشاور
ببين من ميگن اصلا دوست ما اصلا خداست همونجور كه مانند خدا وقت ميده مي بخشه و نمي بخشه و تمام حرفاش درست من بياني كه تو داري كه ديگه كتابي نيست؟بيان مثالهايي كه ميزني ديگه از روي كتاب نيست؟
هر كي باور كن به نوشته هاي تو خرده ميگيره تنها يك فرد بيسواد و سر تا سر عقده اي هست كه چون حسوديش ميشه نميتونه خوبيها رو ببينه و زيبايي رو تحسين كنه
آرش دختر بودم به خدا دوست دخترت مي شدم
من بنده خدا رو به زور كشيد داخل داستان
فرزين

شبنم said...

بسيار جالب بود من هميشه و هميشه چه عصباني بودم از شما و چه حس خوبي داشتم نتونستم استعداد بيان و طرز كلام تو رو براي حالي كردن مطالب بهش ترديد كنم
وقتي مطالب تو رو ميخونم از اينكه حتي خودمو جلوت زار كنم و ذليل رنج نميبرم چون فقط حس ميكنم اين من هستم كه قدر كلامتو ميدونم و نه معلومات تو رو به طوطي وار مي نويسم نه اصلا تكرار ميكنم كه بگي با شكسته نفسي من خودم عمل نميكنم
شايد افرادي كه واقعا اينطور سخن ميگويند نميدانند كه دوست پسرهايشان فقط و فقط تنها چيزي كه دارند براي انها تعريف واقعي مرد از ديد انها است كه جلو مي آيد و ميگويد من ميخواهم برهات سكس داشته باشم وقتي فرد واقعا جسمش اينطوري همه چيزو تعريف ميكنه نه كلام ميفهمه نه كتاب و نه حتي بدبختي اينجاست ميگه آرش منو با زبان آشتي داد ولي حرمت يك معلم را نگه نميدارد بعد به قول يك بنده خدايي از دوستاش در فيس بوك از دوستان ايشون قربون صدقه معلم سابق موسيقي خودشان مي شوند ولي حرمت فردي كه حتي مانند كودك شايد نوازشش ميكرده جلوي ديگران نگه نداشت افسوس، مي خواهيد كي را با كي آشتي بدهيد احمقها، سنگ رو با شيشه كه روزي صدبار اين آرش رو بشكنه همش تحقيرش ميكرده و از همه چيزش ايراد ميگرفته از لباس از تنش از نگاهش از چيزي نبوده كه نباشه كي رو با كي ميخواهيد اشتي بدهيد وي حرمت يك معلم رو براي آرش نگه نداشته ديوانه هاي زنجيري بريد خودتان را با كساني كه قهريد با هم آشتي بدهيد چه كار به آرش داريد آنها اگر ميخواستند با هم خودشان آشتي ميكردند هم اون خانم محل كار آقا رو ميدونه هم اين آقا شماره اين خانم

Anonymous said...

همین روزها آرش رو دست تو دست عشقش می بینید چون آرش دیگه کم کم به فکر جدی کردن رابطه اش هست . اونوقت هست که ناپلئون همه رو شگفت زده میکنه . اشتباه نکنید اون هیچ وقت در انتخاب عشقش اشتباه نمیکنه

Anonymous said...

ma ham arezomandim ke ik nafar
hadeaghal marde amal basheh bade in hame harf

فرزاد said...

واي بزودي از سينماهاي ايران آرش در دست عشق واقعيش
عزيز وي شرط بسته تا سه ماه آينده يا 3 سال ديگه ابدا با كسي نباشه اگر قرار بود باشه كه اين شبنم تهديد به مرگش نميكرد كه جنازه آرش رو بزاره روي دست ك.پ بنده خدا

Anonymous said...

sharte dorost basth chon ba eshghesh hast tamame modat neveshth ha ro agar shabnam mikhund mifahmid ke an toih ik rabeth ast an ke mige arasho khub mishnash

Anonymous said...

marde amal?ki arash?
na baba on ke az hame bi orze tare vagarna nemizasht inja barash dar morede zendegiye khosusish nazar bedan va dekhalat konand

Anonymous said...

MIGAM A SHABNAMI TO CHERA VASE KHOOB JELVE DADANE KHODET AZ ASLAHE KHARAB KARDANE DIGARAN ESTEFADE MIKONI
AGE YE DOKTORE VAGEYI VA YE KHANOOME BASHAKHSIYAT BASHI DIGARANO ZAYE NEMIKONI KE KHODETO BE ARASH KHOOB NESHOON BEDI
AKHE CHEGADR AVIZOOOOOOOOOOOOOOOOOONI TO
BE NAZARE MAN AGE ARASH KAMI HAM BE TO EHSAS DASHTE BA IN AVIZOON BAZIHAT ROOT BALA MIYAREH

بهار said...

بالاخره دیروز من و آرش تصمیم گرفتیم این سکوت رو بشکنیم . البته من برام مهم نبود که اینجا اعلام بشه اما آرش این رو صلاح دونست . من و آرش نیمه مرداد ازدواجمون رو ثبت می کنیم و قراره یک مراسم مختصر و ساده باشه . هیچکدوم از این کامنتها هم من رو ناراحت نکرد چون آرش تمام اوقات بیکاریش رو با منه و جای سوالی باقی نمیذاره . امیدوارم همه دوستانی که اینجا نظر راست و دروغ گذاشتن دیگه خیالشون راحت بشه و تا نیمه مرداد صبر کنند
با تشکر

Anonymous said...

دنياي اين روزاي من هم قد تن پوشم شده
انقدر دورم از تو كه دنيا فراموشم شده
دنياي اين روزاي من درگير تنهاييم شده
تنها مدارا مي كنيم دنيا عجب جايي شده
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
در حسرت فرداي تو تقويممو پر مي كنم
هر روز اين تنهاييو فردا تصور مي كنم
هم سنگ اين روزاي من حتي شبم تاريك نيست
اينجا به جز دوري تو چيزي به من نزديك نيست
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي كنم
آينده ي اين خونه رو با شمع روشن مي كنم
دنياي اين روزاي من همقد تن پوشم شده
انقدر دورم از تو كه دنيا فراموشم شده
دنياي اين روزاي من درگير تنهاييم شده
تنها مدارا مي كنيم دنيا عجب جايي شده

آزمايش said...

سلام
من تا امروز چيزي نمينوشتم من كسي هستم كه اون شب واقعه اتتلو رو به پا كردم و داستان اتتلو واقعا تكرار شد
علت هم واضح بود اون خانم به من گفت همسر وي هست و باهش ازدواج كرده و از من سوال كرد چرا مزاحم شوهرش شدم و ميخواهند با هم بروند خارج آرش هم از بيرون به من زنگ زد گفت كسي اگه بهت زنگ زد در جريان باش ولي من تصميم خودمو گرفتم منهم درسي به آرش دادم كه هنوز داستان ادامه داره و گذاشت از ايران رفت
ولي واقعيت اينه من بعد از اون شب در واقع رابطه ام با آرش شروع شد قبل از اون تنها ما همانند دو تا دوست و
و همكار بوديم ولي بزرگترين لطفي كه كردم اول از همه چهره اون خانم رو به وي نشون دادم كه هر چي از من كينه داشته باشه هيچ وقت لطف منو فراموش نمي كنه و تا آخر عمر مديون منه، اما وقتي اون شب از جلوش به من زنگ زد و گفت الان من پهلوشم و لطف كن باز بگيد از كي با هم ارتباط داشتيد من راستشو گفتم اما ارتباط داريم تا ارتباط وديديم چي گذشت كه همه در جريان هستند و دقيقاً اين ماجرا باعث شد كه ما شكل رابطمون عوض بشه.
فرداش به من زنگ زد و ميخواست ما رو روبرو كنه من تقاضاي ايشون رو رد كردم چون اولاً اصلاً علاقه اي به ديدن كسي نداشتم ثانياً من دنبال گنده تر از ارش نرفتم ارش كه جاي خود داره اما اين بار اون كسي كه دولا به طرف من اومد آرش بود ثالثاً چيزي وجود نداشت كه بخوام روبرو كنم ماجرا تازه از اون روز شروع شد.
اين خانم شايد بايد ميدانست بعضي وقتها ما با عكس العمل بچه گانه خود چه چيزي از دست ميدهيم ايشون سر و صدا راه انداخت و هر چي دلش خواست گفت ولي من فقط سكوت كردم و آرش مانند يك كش به طرف من پرتاب شد واينقدر به من وفادار هست كه تحت هيچ شرايطي جواب هيچ كسي رو نميده و ميبينيد كه در اين مدت هيچ دختر خوشگل و خوش هيكلي قادر نشده نظر وي رو جلب كند هر چند نظرات چاپلوسانه خود را هر روزروانه وبلاگ ميكنند، حالا من كجام و ايشون كجاست ؟ خلاصه واقعا رابطه اي نبود ولي الان واقعا هست و من جدا اعلام ميكنم كار به كارش نداشته باشيد شايعه ازدواج هم درست نكنيد نصحتي به عنوان خواهر بزرگتر به همه شما عزيزان هيچ مردي ارزش نداره كه ما آبرو خودمان را بخاطرش ببريم

شبنم said...

خانم دكتر
بي نهايت باعث سربلندي هست كه شما نيز اينجا چيزي نوشتيد بارها از اونجا مزاحم شما شدم كه اميدوارم اجازه بدهيد جبران اون همه پر حرفي رو بكنم
روز تولد آرش اگر منت سر من بزاريد تشريف بياريد من قول ميدهم آرش بهترين روز زندگيش را داره

Anonymous said...

بسي سعادت نصيب ما شد
خانم كه فردي مانند شما علمي و با شخصيت قدم به اين مكان گذاشت
دورادور تعريف شما را از شبنم جان شنيده بودم باور بفرمائيد اين خانم از هيچ كس جز خودش تعريف نميكنه اما شايد بالغ بر ده بار گفت شما فقط خيلي با شخصيت هستيد و دنياي از شخصيت
فرزين

فرزاد said...

آوخ اوخ
شرمنده من خانم دگتر فكر نميكردم شما هم مي آيئد اينجا رو ميخوانيد
كمي مزاح كردم شرمنده ام اگر حرفي زدم مودبانه نبود
اميدوارم دانشجوهايتان اينجا نباشند و مثل ما زرنگ باشند باز هم شرمنده آرش به ما ميگفت شما ابدا اينجا سر نميزنيد

Anonymous said...

jaryan chiyeh ostad shoma ke migoftin khiyanati dar kar naboode baz in azmayesh kiye o chi mige
shoma khodetoonam midoonid che khabare

Anonymous said...

واقعا جای تاسفه که این روزها انسانها به قدری وقیح شدند که داشتن رابطه با یک مرد رو افتخار میدونند و با افتخار اینجا حتی به دروغ دارند آبروی همدیگه رو می برند . از استاد هم باید گله کرد که اجازه دادن اینجا به چنین مکانی تبدیل بشه
جادو

Anonymous said...

فردا 22 هستش تولدت مبارك نازنين
بي نهايت دوست داشتيم كنارت باشيم ولي صد افسوس كه نيستي

Anonymous said...

آرش جان من و گروهي از بچه هاي اينطرف همگي تولد تو پسر ماماني و اخموي بد اخلاق رو تبريك ميگوئيم گفتيم تك تك اين كارو بكنيم اينجا شلوغ ميشه پس با خودمون گفتين هر كس خودش بهت زنگ بزنه
فرزين

Anonymous said...

با آرزوی بهترینها برای شما
تولدتون مبارک

یک دوست

Anonymous said...

به نظر من اگر اون خانم اونطور عمل كرده حق ايشون بوده چون وقتي قدر و فهم با كي نشستن و بودن رو نميدونه و ميره ته مونده چند تا ديگه رو كه فقط من خودم يكبار گفتم با كي ها بوده رو بر ميداره حقش هست ببين خودش اعتراف ميكنه قدر موهاي سرش دوست پسر داشته بعد ميبينه به يك حقيقت اشاره كرد مي آيد ميگه نه من از اين حرف منظور داشتم ايشون فكر ميكنه توي دانشگاهي كه درس ميخوند كسي نميدونه ايشون چه غلطي ميكرد و حالا ميگه بقيه اينطوري هستند كه پرونده در بياره تنها حرف راستي كه خانم ك .پ گفت فقط همون دوست پسر داشتنش بود برام خيلي باحال بود وقتي كس ديگري اومد به پاكي اين آقا اعتراف ميكنه و اين خانم هنوز واستاده كه به قول اون جوكه عقابه هم بياد وا.. ما فقط سه رنگ چراغ راهنمايي داريم رنگ ديگه اي نيست راه بيفت

غزل said...

يك دفعه همه ساكت شدند؟چي شده بابا همه زدن گاراژ؟البته علت كاملا مشخص بود
من متاسفم كسي هيچ نگفت كسي از روز تولد به اينور نميدونه چي شد و چه گذشت؟
شبنم عزيزم شنيدم دلم واست كباب شد چقدر بي رحمانه البته ازش توقع مي رفت كه از صبح موبايلش رو خاموش كنه من به شما خبر دادم كه روز تولدش موبايلش رو خاموش ميكنه سر كار هم نرفته بود و اصلا من نفهميدم مشهد بود كجا بود تا امروز ازش هيچ خبري نيست موبايلش هم خاموشه
آرش يك سري اخلاقهاي خاص خودش داره و ابدا ميبيني جذب يك چيزهايي و كساني ميشه كه باور نمي كني رسوايي بزرگش با اون خانم خوش كردار بود كه ديگه خودش اعتراف كرد قدر موهاي سرش بله
بعدش معتقد بود كه اين سوتي براي سركوفت زدن به دوست ما بود كه چقدر هم وي عين خيالش بود و وقتي من بهش گفتم داشت نزديك محل كارش ساندويچ ميخورد و وقتي بهش گفتم گفت مرسي به ما مربوط نيست
چقدر ديوانه خرج يواشكي داشت ميكرد كه اين دختره رو ببره اونجا بنظر من تنها خدا وي رو دوست داشت كه از چنگ چنين فردي نجاتش داد اين تحفه ها اينجا برسند اينجا رو ديگه به گند ميكشيدند كم اينجا مي شنويم ايرانيهاي بي بته چه كار ميكنند كه والا يكي هم بياد اصالت خانوادگي نشون بده
حتما مي خواست بياد خونه اينجا رو بشينه و اجازه نده هيچكدوم از ما بريم اونجا من قسم ميخورم اون مي اومد خونه اينجا رو ميشست و راه پاي ما رو كلا از اون خونه قطع ميكرد

Anonymous said...

hala hame kasani ke kare khodeshuno kardan va rabeteye arasho eshghesho be ham zadan daran joftak mindazan.khak bar sare shoma heivunaye past ke ba beham zadane zendegiye digaran vase khodetun ja va makan joor mikonid

Anonymous said...

برات متاسفم جناب استاد
دوستای عزیزتون با داشتن شما فقط دنبال جا و مکان برای چریدن هستند
حاضرن شما اسیب ببینید اما اونها بیان مفت خوری بکنند و اینقدر پست هستند که با سرکوب کردن دیگران می خواهند خودشونو توجیه کنند من از کار خانم ک.پ دفاع نمی کنم ایشون هم حرف بدی زدند اما دلیلی نداره که این ادمهای بی فرهنگ دائم بیایند و در اینجا هی بگویند فلانی اندازه موهای سرش دوست پسر داشت
یعنی خودشون نداشتند
. به نظر من خیلی جسارت می خواهد که یک نفر اعتراف به کارهایی که کرده می کند حال این کار چه بد باشد چه خوب باشد خیلی غیرت می خواهد که من در ادمهایی که اینجا امده اند نمی بینم

غزل said...

خانم محترم داستان دفاع يا حمله نيست
دوست عزيز من با يك خانم بوده اين خانم براي ايشون هزينه عمرش تحصيلش و مالش و احساس داشته جونش را ميخواسته بگيره
اين خانم سر يك مسئله اي كه علم نداشته به دوست ما لطف كرد و از زندگيش بيرون اومد چي شد اين خانم بغل خواب ديگه اي پيدا كرد به داشتن قدر موهاي سرش دوست پسر اعتراف كرد ولي چي شد هنوز اين خانم بعلت خطا و تصميم اشتباهش چي از دست داد امروز آرش بود هنوز نرفته يكي ديگه ارش ما شاهديم از همه چيزش گذشت و اين خانم قدر يك سگ دم تكون نداد من نميدونم چطور پاي اين كارو تو زندگي ميخوره چون آرش من ايمان دارم كسي براي ايشون بود كه توي عمرش چنين چهره اي ديگه كسي نبينه اما خوب آرش كساني هم مثل همون خانمي كه نوشته بودند كه هم كلامش به تمام هيكل و برخوردهاي ترميناليش مي ارزد ك.پ اينجا بهش توهين كرد به مادرش به دوستش به خودش ايشون اگر دوست پسر داشته دو برابرموهاي ايشون آرش كتاب خونده ايشون به همه دورغ گفت تا فكر كنه
سنگ بدگوهر اگر کاسه زرین بشکست/ قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشو
آرش پروندش مشخصه اين آدم شما اگر تونستيد كاري كنيد به يك خان حتي نگاه كنه من سرم را ميدهم
پس ك .پ انساني بود نه شخصيت نشون داد نه شما وي را قهرمان ملي كنيد اگر وي را با توجه به اعتراف خودش يك زن بي پرنسيب و بي قاعده معترف حساب كنيد من موافقم اما نه كسي كه به گناه اعتراف ميكنه
شجاع و دلير همون خانم بود كه با همه شخصيتش اومد گفت من اونشب ماجرا رو بوجود اوردم از ك .پ جز چهره يك بدكردار ژاندارك نسازيد همه ما سر سفره آرش بوديم كي نبوده؟

فرزاد said...

نه بابا ما نخوريم كرد ديوانه بياد بخوره حتما من قسم ميخوردم كردها رو رو ميدادي هم چشش مي افتاد به خونه و ماشين و پول عمرا كه تمام فك و فاميلهايش راتك تك نمي اورد اينجا
خوب ايشون كار ميكرد وضعش بهتر بود تو ماها خونه هم داشتش پول يا مفت هم پارو ميكرد مي خواستي بديم ماليات