خانم محترم

من هيچ زمان توي عمرم چيزي را شخصي نكردم در رابطه با وبلاگم ولي بزاريد يك  چيزي رو اين بارشخصي كنم

در رابطه با نظرسر تا سر توهين از يك شخص با تقليد از نوشته من در رابطه با پيش از تولدم  براي اولين بار با وجوديكه تا امروز سكوت كرده بودم و ابدا توضيح نداده بودم بايد بگويم اول شما به من بگوئيد شما كه عاقل هستيد براي من تعريف كنيد چطور فهميديد نوشته هاي من همه دروغ و تمام كساني كه ميخوانند ابله و بيكار هستند ؟

با عرض تاسف ميگم كه هر چه به دلت و تصوراتت و به ذهنت آوردي گفتي ولي باور كن من از شما تا به حال يك كلام بد نگفتم ونمي گويم 

من جوابي واقعا به شما ندارم بدهم ولي بيائيد قبول كنيم و بدانيد من هر چه به خواهرم و مادرم بگويم از حق يك برادر و فرزند در حق آنها بهره ميبرم و از سهم خودم ميگم  شما كه به مرده خواهر و مادر من توهين كرديد  شما از كدام سهمتان به آنها توهين كرديد ؟صاحب كدوم مسلك و ايمان هستيد كه به مرده توهين ميكنيد؟

من كي و چه وقت بياد مي آوريد به شما و خانواده محترم شما كوچكترين بي احترامي و توهين كردم كه شما كرديد؟نگران احساس من به خواهر و مادري هستيد كه ميخواستيد از گور درشان بياوريد هستيد؟بارها به كرات گفتيد من از خواهرم متنفرم من به عنوان يك برادر حق دارم و از حق خودم گفتم شما چه حقي داشتيد توهين كرديد؟

من ابدا دوست ندارم جواب شما را بدهم ولي به نظر شما با اين جملات به كار رفته توسط شما  آياحلب دستم كردن و حلب به گردنم كردن به تمام جواهر كلام شما ارزش ندارد؟

مدعي هستيد كه یاد گرفتم که مردها همشون هرزه ان چه بی سوادش و چه باسواد دنیا دیده اش؟من با شما موافقم اما چرا هنوز از گير يك هرزه رها نشديد به دوست من نوشتيد  كه اكنون دوست پسر خودتان را داريد؟آيا اين جمله هم دروغ است ؟و شما نگفتيد؟ چرا جنسي كه هرزه هست دوريشان را تحمل نميكنيد؟ولي خوشا به بختياري شما سرعت شما مرا حيرت زده كرد من با تمام صفاتي كه برايم نامبرديد توي عمرم قدر انگشتان دستم با كسي رابطه نداشتم و بارها گفتم در اينجا هر كس جز اين باور داره با دليل و نام بگه من سرو پاشو طلا ميكنم

و اما بارها تكرار كرديد كه من پشت دوستم قايم شدم اما من پشت دوستم قايم نشدم منو ببخشيد ولي با كمال گستاخي ميگويم كه من ابدا تمايلي نداشتم ديگر صداي شما بشنوم و با شما همكلام شوم نمي خواستم اينو بگم چون من با مسائل اخلاقي سرو كار دارم علتش مشخص بود چرا ؟ چون شما بقدري اون شب دروغ بافتيد و تحويل اين و آن داديد كه واقعا جاي براي هيچي باقي نذاشتيد چطور اون شب پشت تلفن به اينور خط ،به اطرافيانتون اينقدر دروغ گفتيد من از همه معذرت ميخواهم شما حتي به دوست من گفتيد كه شخص طرف پشت تلفن مشخصات تن منو داده ؟شما حيا نميكنيد؟شمايي كه منو دروغگو ميدانيد وشمايي كه عاقليد و متولد شديد كه اصول اخلاقي با شما دنيا اومد و با خيانت من از دنيا رفت چطور به همه و من و اطرافيان خودتون دورغ گفتيد ؟ و برخلاف انسانهايي كه اينجا به قول شما بيكار و ابله هستند و شمايي كه مدعي هستيد من اونقدر کار و مشغله فکری و کاری دارم که وقت برای این جور کارهای بیهوده ندارم چون زمان من برام باارزش ترین چیزه 

  با تاكسي تلفني بدنبال بيرون كشيدن خواهر و مادر من از قبر به قول خودتان بوديد و توهين به پدر من كرديد و تنها و تنها داد زديد و نفس كش طلبيديد من چگونه توقع داشتيد من با شما همكلام بشم وقتي شما تنها و تنها بي احترامي را شيوه خود كرديد نه به من به همه كس شما به همه دروغ گفتيد حتي به خودتان و اگر روزي شما پاي اين كار را نخوريد من تمام ادعاي شما را قبول دارم و قبول ميكنم اين دنيا هيچ قانون و حساب كتابي ندارد
 فردي كه در اين قايق با شما همراه بود از ديدين شما طفره رفت آيا فكر نكرديد چرا اين كار رو كرد؟اصلا تامل كرديد چرا از ديدن شما طفره رفت و شما رو نديد؟چطور؟چگونه؟

از بدي و خيانت پدر من و دوست من گفتيد ولي بزاريد توصيه اي از من بد داشته باشيد هر كس به زن خودش خيانت ميكنه چه پدر من و چه دوست من تنها و تنها به زنش مربوطه حتي نه به فرزندش كه من باشم مربوط نيست وقتي به من مربوط نيست و به فرزند ش مربوط نيست يعني به هيچكس ديگه هم مربوط نيست

منو ببخشيد ولي من در زندگيم  نه تنها هستم نه  كشيك شما روكشيدم و سربلندتر از هميشه هستم  از وقتي كه برگشتم ونه من خونه شما رو ياد دارم كه كشيك شما روبكشم قبلا گفتم مگر قبل از اينكه شما باشيد من خودم را حلق آويز كرده بودم ؟كه اكنون احساس سر افكندگي و از تنهايي زار بزنم؟


 ولي از همه مهمتر  من چنين شخصيتي ندارم كه دنبال كسي بيافتم  من آرش شمس هستم هموني كه از يك خانواده معمولي با 100 دلار دنيا رو گشت و داره ميگرده و درسشو خونده و تصورتان اشتباه است منو از يك خانواده معمولي خطاب كرديد چون من از يك خانواده معمولي هم نبودم من از خاك بودم و از خاك پاشدم  به همه جا رسيدم پس افتخاراتم را به رخم نكشيد همه  كس ازكلام من و سخن من و از زندگي من آگاه هستند وتنها و تنها شما اين صفات بد و توهين آميز را به من ميدهيد چرا؟فقط توي دنيا شما چرا چنين ميگوئيد ؟برويد نوشته هاي خود و مرا به  اطرافيانتان نشان دهيد كمي شهامت مي خواهد؟ يعني اين همه آدم درتمام روز بودند و با من بودند همه ابله بودند ؟اون خانمي كه مرد در حسرت گفتن دوست دارم من ابله بود؟اون همسرخيانت ديده و تحصيلكرده من ابله بود و تنها و تنها شما چهره واقعي مرا ديديد و از كلامتان عنايتي نصيب من شد كه تنها شما گفتيد.
من مديون شما نيستم چون با زندگي شما و احساسات شما بازي نكردم خودتان بهتر از هر كسي ايمان داريد و كاملا داستان را ميدانيد
 نه خانم شما مقصريد به علت توهين به خانواده من.بعلت توهين به مني كه هنوز شما را شما خطاب ميكنم نه تو

  بزاريد با هم صادق باشيم شما معتقديد من دروغگو هستم،نامرد هستم،پشيمون هستم،خيانت كار هستم،از خانوادم متنفر هستم،در حق زن و بچه ام و دوست دخترم ظلم كردم من حاضرم همه اينها روبنويسم و دستتان بدهم ولي شما هم نبايد توهين ميكرديد شما اگرمن به مادر شما توهين ميكردم چه ميكرديد؟از من توقع چي داريد؟