سلام
ممنون از اينهمه محبت و لطف در چند روز گذشته اما عقل و عشق
عقل پديده ايست كه خود به خود رشد نميكنه بلكه بايد وقتي رشد كرد و وقتي شما عقل داريد بايد ببينيد ميتوانيد از آن هم استفاده ولش كنيد بيشتر همانند ماشيني است كه ما در خونه داريم هم ميتونيم از ان استفاده كنيم يا نه بزارم بمونه نوي نو و اكبند و هرچه رسيد بگم منطق و درسته مثلا قسمت نظر خواهي داريم و فوران عقل رو ميشه مشاهده كرد كه افراد چطور در گذشته و امروز از اين عقلها در بيان سخن استفاده ميكنند و به ديگران تهمت و يا بيان ميكنند آنچه كه خود مي انگارند
ولي اما ما هوش هم داريم كه خودش خودكار كار ميكنه در اختيار نيست مثلا مانند غذا خوردن كه ما ميجويم بقيه كارهاي گوارش خودش انجام ميشه و ما نقشي نداريم و فعل و انفعالت و دفع آن كه ما نقشي نداريم قسمت عقل دقيقا همينه كه ما رو با اگاهي و روابط پنهان رو مشخص و معيارها رو مشخص ميكنه مفاهيم رو مشخص ميكنه و ادم عاقل كسيه كه آنطور فكر ميكنه كه انگونه كه جهان كار ميكنه ميبينه و با واقعيت منطبق است
ولي وقتي ما به عشق ميرسيم عشق يك احساس و هيجان است اما اين هيجان و احساس بر اساس شناخت و اگاهي از ديگري پيدا ميشود
ولي برا رسيدن به اونجا ما بايد به يك شناخت و اگاهي نايل شده باشيم تا كم كم ما بتونيم ديگري را در سطح خودمون بشناسيم پس كساني كه روزي با من بودند و به به چه چه ميكردند حالا كه چيزي ميگويند كه من ديروز نبودم علت من نيستم وي چون از خود شناخت پيدا كرده مرا در سطح خود و اگاهي خود مي شناسند كه با ايمان در مورد من قضاوت ميكنند بگذريم
پس عشق عبارت است از يك شناخت و هيجان كه نتيجه درك و فهم است كه در بلند مدت است نه كوتاه مدت است و قتي ما به درجه اي ميرسيم كه خوشبختي اون آدم به اندازه خوشبختي خودمون و بدبختي اون آدم اندازه بدبختي خودمون و آزادي اون آدم اندازه آزادي خودمون و راحتي اون ادم اندازه راحتي خودمون اهميت و ارزش پيدا ميكنه و وقتي اين قاعده را قبول كنيم ميبينيم كه با قوانين طبيعت و واقعيت سازگاري دارد
ولي عشق يك هنري است آموختني مانند موسيقي و نقاشي يک هنر من در آوردي نيست و بي پايه و اساس نيست
اريك فرام درست ميگه كه عشق هنري است اموختني
و در نتيجه اين هنر اموختني بايد با واقعيت و مسئوليت انسان هماهنك همراه با اصول اخلاقي باشه چون بالاترين مرحله اخلاقي آدم است و بالاترين ارتباط بين دو موجوده آدمهايي كه حرف ديگري را روزي شنيدند مي ايند ميگويند فلاني خواهر و مادرش فلان جور بود و فلان گفت. بويي از اخلاق و انسانيت نبرده اند از اخلاق نمیدانند
از نظر علمي از تركيب دو مسئله نیزاست از زن و مرد و ژن به ژن منتقل مي شود و طبيعت با دقت و وسواس و خسيسي نميزند و ژنها رو منتقل ميكند و توسط روابط جنسي اون رو منتقل ميكند
ما در جهاني علم و عقل و منطق مي ايم يك احساس برتر را ميبينيم كه با واقعيت و مسئوليت انساني نيز همراه است گرچه مانند چشم و گوش هستند اما با وجود تفاوت فقط به يك واقعيت مرتبط مي شوند احساس و هيجان به خودي خود براي كشف خودش هيچ وقت به تنهاي چيزي براي انتقال نداره بلكه ما ميبينيم و ميشنويم و به هيجان در مي اييم يا حتي از تخيل ما بوجو دمي ايد مثلا تصور ميكنيم فلاني فلان كرد بد كرد و الا غيره
از احساس نگراني هم مي آيد نگراني هم باعث خشم است مثلا وقتي ما زني را كه دوست داريم بخاطر جنبه واقعي آن است با عقايد نظر جنبه هاي كه مي خواهيم ما رو به سوي عشق ميبرد ولي خوب مثلا ما يك بيمار رواني رو هم شايد ببينيم كه وقتي به ما ميرسه فكر ميكنه ما تنها چيزي هستيم كه در دنيا مي خواهد من خودم زياد ديديم حالا چه به صورت معشوق يا كسي كه ارتباطاتي داره ما بايد قبول كنيم ما با يك بيمار وبرو هستيم ما كه نميتوانيم اين رو عشق بناميم طرف بيماره ما با بيماري روبرو هستيم و بعضي وقتها ما چيزي كه در دنيا ميخواهيم از اين نشات ميگيره كه ما تنها و محتاج هستيم آدم وحشتزده و نگران هستيم پس برا ی رفع كمبود و احتياجات ما دنبال كسي هستيم كه دواي درد ما باشه نه عشق ما
پس عشق چيزي نيست كه همينطوري بوجود بيايد بي دليل نمي شه كسي عاشق كسي بشه مثلا شما كه از نگاه يكي خوشتون مي ايد چون نگاه وي براي شما محبت است يا شبيه نگاه دايي يا خاله مهربون شماست و كسي كه معتقد دانشمندي كه معتقد است هر چه در افراد اول ديدي همون است نشانه شخصيت كثيف و پليد خود ماست كه هر چه برداشت كنيم
و بنابر اين اون تنها شباهت است ولي بعضي وقتها افكاري كه از كسي داريم كه ما ميشنويم اين سوق و رشد افكار فرد است ما رو به آن سو مي برد
عشق از آسمان نمي آيد ولي در گذشته اعتياد و نياز و احتياج عشق بود طبيعت نوعي دوپومين در مغز داره كه وقتي زن و مرد هم رو مي بينند ترشح ميكند كه يك حال ويژه به ما ميدهد نوعي از مواد مخدر را فراهم ميكند كه ما به اسم عشق ميشناسم و اين اشنتيون عشقی در مغز ماست ولي مدتي كار ميكنه اما به مرور زمان از بین میره ولی برای عشق دراز مدت عشق هنر آموختني مانند شاعري است كه تا اخر عمر داره و اين هنر رو داره
تعريف عشق كمي واقعيت طلب است ولي خوب عقلي كه امروز دنيا علم به ما ارائه ميدهد كمي فرق دارد و وابسته به خود اگاهي و تعقل در خود است و سروز عقل است كه نتيجه يك مرد 70 ساله نيست كه بيشتر بيماريست و يا هر چي در گذشته ديديم و هر چي كه شما بيشتر اون را شاخ و برگ بدهيد بيشتر گرفتاري و بيماري فرد را نشان ميدهد
20 comments:
عالي بود
تو شوخي شوخي تو دهني تو نوشته هات به ادمها ميزني كلك و فقط يك نفر ميفهمه كدوم قسمت مال كيه اينها از عقل مي آيد يا هوش؟
بسيار روان بسيار ساده و بسيار هنرمندانه نوشتيد چگونه پشت اون قيافه جدي اين همه بلاغت و استعداد و بيان وجود دارد
"قسمت نظر خواهي داريم و فوران عقل رو ميشه مشاهده كرد كه افراد چطور در گذشته و امروز از اين عقلها در بيان سخن استفاده ميكنند و به ديگران تهمت و يا بيان ميكنند آنچه كه خود مي انگارند"
شبنم جون این قسمتم تو دهنی به تو بود .که اونچه خودت می انگاری مینویسی. چی شد اومدی دیدی تحویلت نگرفت همه جات سوخت
etefaghan tanha chizi ke nevehstehaye ostad nadare ravunie.ishun englisi behtar minvise ama dar kol manzuresho ba hamin jomle bandi miresune. mersi arash jan
خیلی قشنگ بود ارش جان
شبنم خانوم تو دهنی خوبی بهت زد چون کاملا گفت که تو یه بیمار روانی هستی که تنها ارزوت داشتن ارشه و اینو با عشق ودوست داشتن اشتباه گرفتی
دیگه ارش هم توی دهنت زد وصراحتا گفت که عشقت بی پایه و اساسه و از یک ادم روانی این عشق بروز داده می شه
پس فکر نمی کنی بهتره گورتو گم کنی تا بیشتر از این ضایع نشدی
در ضمن شبنم خانوم یک نفر نمی فهمه همه فهمیدند که این تو دهنی به تو بود
همه جات بسوززززززززززززززززززززززززه
salam
khili mamnon az arash aiziz neveshteh khubi bod az hamishh ham jomle bandi behtari dasht eshgh baraih bishtarh ma ensanha ik vahm ast ke ma an ro ba khialate khud misazim be khatere farar az in vagheiat ke ma tanha be donia amadh im va tanha az donia miravim in ke ma mitarsim ba khudemon tanha robero shavim mesle tarse ma az tariki dar tariki chizi vojod nadarad ma ba khilate khud ashbah ra misazim ama tariki chizi nist bejoz feghdane nor pas ma chon nemikhahim tanha bashim chon shenakhth dorosti nadarim chon hanoz yad nagereftim chegone be samte nor harkat konim zehne ma khialat ro misazh va eshgh ro momken mikone aia eshgh momken ast?
baiad momken bashh ke ma tanha nabashim ma dar tanhaii mitarsim chon dasti nist ke daste ma ra begirad va aghoshi ke ma ra garm konadpas eshgh ik fara fekan zeh ast ama agar kasi in vagheiat ra paziroft ke tanhas va an ro shenakht va khud ra dost dash kam kam saro kaleih eshghe vaghei ham pida mish ke ik honarh, honarh taksire dost dashtan honare bazre mohabat ,baiad aval khudeto dost dashth bashi baiad begzarim eshghemon khudkhahihaih khudesho dashth bash ta an beresh mesle ik miveh residh bad mibinid ke chegone mioftad pas che eshgali vojod darh agar shoma har roz be eshgheton salam mikonid dar hali ke mibinid barah an sakhth ke be shoma salam kond che eshgali vojod darh agar an lophasho bad mikone ke nage shoma ro dost darh shoma anghadar dosesh darid ke begid ino be an ke forsat shaiad kamtar be an berese.......bad ke in eshgh baz bishtar rosh mikone mibinid shoma mitonid in mohabat ra bekhiliha dashth bashid be ik pire mard va pih zan be ik kodak ya hata be ik iatim....in eshgh dige khili taksir shodh shoma hameh ensanha ro dost darid va be hame labkhand mizand....
ممنون از اين همه قشنگي بيان و گفتار
من هميشه به وجود شما افتخار ميكنم و از اينكه هنوز در مملكت ما جواناني هستند كه زيبا تفكر ميكنند و مطالعه دارند باعث بسي شگفتي و خرسنديست
خداوند شما را پناه خويش نگاه دارد و از افرادي كه بد سخن مي گويند نرنجيد كه اينان بدگوياني هستند كه همانند افراد ضعيف در شب به خانه مردم از مكان نا معلومي سنگ مي اندازند
شما با درايت و هوشياري تمام اين نا مهربانيها را تحمل كرده و باز هم تلاش ميكنيد به نوشته هاي پرمحتواي خود ادامه دهيد
من پسري ندارم اما اگر روزي داشتم آرزو داشتم همانند شما فردي متين و آرام و زرنگ در امور زندگي خويش بود
دبير بازنشسته
عشقی را داشتن و آن را از دست دادن بهتر از این است که هرگز عشقی نداشته باشی .
عشق یعنی نمی توانم به تو نشان بدهم که دوستت دارم . زمان این را نشان خواهد داد .
من تحویل نگرفته خودشو کشت تو فرودگاه منو دید
بنده های خدااینها رو برای کسیانی نوشت که بهش توی تمام این مدت تهمت زدن ولی وقتی ÷ای واقعیت رسید که فراخوان دادیم بیائید رسوایش کنید موش شدند
نگران نباشید این روزها جاش خیلی خوبه
اخه دختره خیالباف ارش ادمیه که یکی و ببینه خودشو بکشه
اون فقط یه لبخند مصنوعی می زنه که از دیدن و اشناییتون خوشحال شدم
همین
واقعا به قول ارش تو یه بیمار روانی هستی
من باور نمكينم آرش اول از همه روزي زمين به آسمون بياد به كسي بگه دوست دارم دوم با كسي مهربون بشه كه واسش همه كار بكنه
و از همه مهمتر مغروري هست كه حد و حساب نداره
باب جون مادرت بزار اين پسره درسشو بخونه
تو ميدوني به چه بدبختي اين كار كرده درس خونده تازه با چه مصيبت بعد از عقب افتادن بخاطر اون دختركه نفهم عوضي كه قدر يك بچه نفهميد با زندگي پسره بازي كرد و اين از همه موقعيتاش افتاد كه الهي خدا به خاك سيا بشونت خانم ك.پ
حالا از همه بدتر اين شبنم خانم افتاده روي اين پسره كه والا بالا بيا منو بگير بابام هم سرمايه بده تو اينجا واسه خودت كار كن
اين پسره كرمونيه كله خراب هستش اگر ادم درست فكر ميكرد كه اينجا رو ول نميكرد بره ايران بابا جان
آرش جون چه تم قشنگی گذاشتی ولی .
ولی چرا سیاه پوش با بارون ؟ انگار خیلی از اونایی که اینجا حرف بیخود می زنند دلت گرفته
جناب شمس
نوشته هاي شما بسيار ساده است و قابل فهم براي هر سني
شما كمي ميتوانيد از زندگي شخصي خودتان براي ما بگوئيد
مثلا چند ساله هستيد
رشته تحصيلي شما چه بوده
اين افرادي كه مي آيند اينجا توهين مي كننند از بيماران شما هستند؟
چرا اين خانمها اينقدر حسود و بخيل هستند و زيبايي كار شما را نميتوانند تحسين كنند
مگر شخصيت شما به نوشته هاي شما ربطي دارد ؟
متاسفم كه در مملكتي زندگي ميكنيم به جاي ستايش علم افراد به توهين و افترا ميگذرانيم
به نظر من تمام چيزهايي كه اين آقا مي نويسه و اصلا زيبا نيست
ايشون حتي به نظر من زبان خوبي هم نداره چون شناخت كاملي من از ايشون دارم وبه گفته خودم ايمان كامل دارم
چون فردي كه فارسي را با زحمت صحبت ميكنه ترديد نداشته باشيد كه انگليسي ايشان بهتر از فارسي ايشان نيست
من فكر ميكنم بقدر كافي من تنها كسي بودم كه لباس براي اين دانشمند خريدم و ايشون هنوز يك لا قبا راه ميره
كاش پول اين ولخرجيهايي كه من براي ايشان كردم كه برايش شخصيت بخرم خرج خودم ميكردم الان يك ماشين آخرين مدل داشتم
ايشان آدمي هست كه حتي من شك دارم اينها رو خودش مي نويسه فكر ميكنم شخص ديگري براش مي نويسه و ايشون در اينجا درج ميكنه
تازگيها هم با يك خانم خراب خروب روي هم ريخته كه ايشان مي خواهد از يك انسان بي سواد و پليد فردي مثبت استخراج كند
آرش ديگه حناي تو رنگي نداره بهتره بري كمي به فكر درس و مشقي كه هيچ وقت نخوندي و به جاي درس هميشه الواتي كردي باشي
من باور ندارم كه تو روزي بتوني فردي دوست داشتني باشي و كسي كه از همه دنيا متنفره بايد بره زيز خاك بميره
با او ماشين قراضه و آشغالت و جيب خاليت بهتره فكر ديگه بكني
ك .پ
salam khunome k.p aziz
manam arasho na bekhubi shoma vali kami moshnasam albath arash farsi etefaghan khili khub harf mizanh ama negareshesh ziad khub nist ama in neveshteha ghatan male khudesh ast chon an mesalhaih monhaser be farde khudesho darh ama rajeb vel kharji kardan arash aslan vel kharjr baraih kasi nemikoneh ama az kasi ham in entezaro nadarh ama ik chize dige ham dar in mored fekr mikonam ke chera an dast be jib nemish fekr mikonam be in khaterh ast ke hich kas be khater ik ehsase vaghei va pak mamolan in kar ra barash nakardh dadan ke badesh daryaft konad vali an hich vaght roih ehsas ghimat nemizarh chon chizhai behtar az madiat darh ke dar ekhtiarh kasi ke dost darh bezarh.ama dar morede zane kharab in zendegi an ast be khudesh marboth.
خانم ك.پ
با عرض شرمندگي و كلي خجالت از اينكه نوشته شما و نظر شما را خواندم
شما جدا باورهايتان اين است كه نوشتيد؟
شما مي توانيد به ما بگيد توي عمرتان با نويسنده اين مطالب صحبت كرده ايد؟
ما تصورمان اين بود كه تنها شما خداي تهمت و بدبيني و دهن بيني هستيد ما تفكر نميكرديم شما باز توان چشم خود را بروي حقيقت بستن براي چندمين بار داريد
اي عابدين راست ميگفتي
man tasavor nemikonam ostad chenin shaksiati dashte bashan ke ejaze badan afrade bi shakhsiato taze be doran residei mese khanume k.p barashun kharj koanan.vaghean shomaha ensanhaye vaghihi hastid
Post a Comment