Wednesday, December 22, 2010

شوهر مهربون يا عصباني

امروز يك چيز جالب به دستم رسيد خلاصه جواب ميدهم

آدم عصباني هيچ زمان مهربون و رئوف نيست من واقعا نميفهمم اين چرنديات از كجا مياد اگر مرد حامله ديديده شده من ترديد ندارم يك آدمي كه با همسر و دوست دخترش كه تلفن روش قطع ميكنه و چيزي ميشكنه يك آدم مهربوني خواهد بود؟ مانند اينكه من بگم طرف خيلي مرد بود اما دو قلو حامله بود اين حرف همينقدر براي فردي كه شخصيتها رو ميشناسه مسخره به نظر مياد.

من ميگيم طرف زود عصباني ميشه بعد ميگيم اما مهربون بود خيلي رئوف و مهربون.

ما فكرمون بدبختيمون اينه كه به نسبتي كه شخص شخصيت مهرخواه و مهر طلب داره وي را فردي مهربان خطاب ميكنيم در صورتيكه فرد مهر خواه كاري كه ميكنه زياد خوشحال نميشه ولي توي اين شرايط آروم اين پيام رو براي شما مي فرسته ببين من در حالت عادي خوبم،لطفا منو دوست داشته باش و اين افراد وقتي كاملا بهش نزديك ميشويد و توي خونه و زندگيش هستيد ميبينيد كه به شما بعنوان يك همسر دوست دختر ديگه اصلا ديگه به اين مسائل اهميت نميده پس نگيد طرف مهربون بود لباسش رو ميداد به مردم ولي عصباني بود و حرفي ميزدم كه اعتارض بود تلفن رو من قطع ميكردآنهم با اولين اعتراض و من حق اعتراض به هيچ چيزي نداشتم اين افراد وقتي از تو خيالش راحته يك دفعه خشمشو ميريزه بيرون يا قهرشو ميريزه بيرون حالا شما طلبكار ميبينيش و حالا آدم ناراضي ميبيني حالاآدمي ميبيني پر از توقع و انتظار

در حاليكه آدم مهربان هميشه سپاسگزار كسي هست و دست كسي رو ميبوسه كه كسي بهش اجازه ميده اين به اون كمك كنه نه اينكه بگه من منتظرم حالا تو واسه من چه ميكني؟

روزي از مهربوني مردي صحبت كنيد كه وي به شما كاري رو با لذت خوشحالي و كيف و حظ كردن و به به گفتن براتون انجام ميده محبت به كسي تازه متشكره كه به من اين فرصت را دادي و طلبكار هيچ زمان نيست مانند مادري كه زندگي رو ميزاره كه تشكر از خدا و طرف ميكنه كه لذت مادر بودن بهش داد

من هميشه ميگم كه ما توي ايران همه ميخواهيم مهرخواهي كنيم كه شما منو خوب فرض كنيد من وقتي كسي محبتي ميكنه اول با خودم هميشه فكر ميكنيم كه وي مهرخواهي ميكنه يا مهربونه مانند اين است كسي تو خيابون ميگه خانم كيفتونو بديد من براتون بيارم بايد نگاه كني يا فكر ميكني طرف شارلاتانه يا مهربونه؟ دقيقا همينه ظاهرا هر دو يك جور شروع ميكنند و مانند همين مثال

ما ديديم به دوستمون چيزي ميگه ميگيم خفه شو زر نزن كوره خر، تازه ميخنده چون ميدونه دوستشي و دوست داره اما به يكي ديگه بگه نكن بشين يارو بهش بر ميخوره چون نيت رو ميدونه

جالبه من سوال ميكنم بديهاي طرف چي بود ميگه قهر ميكرد خشمگين ميشد و عصباني ميشد بعد ميگم حسنش چي بود ميگيد مهربون بود .كه بابا نيست اين كه متضاد موارد بديشه.

ميگيد دست كمك داشت بي برو برگرد به همه كمك ميكرد كه عملا با مسئله بالا باز جور در نمي ياد نوكرتم من اگه بگم من يك فرم پر كردم براي آمريكا بعدش يكي از سفارت ميگه من ميام براتون منزل اين كار رو ميكنيم مهم اينه كه ما ببينيم اين كارو براي چي ميكنه؟شايد براي اين نيست كه كمي براي خودش يا يكي حتي يك گدا آدمي مهمي نزد نفس خودش بشه؟چون از دورن خالي هست و يا مردم اينور اونور بگند بابا جان اين به خدا اسمش مهرباني نيست مهرباني وقتيه كسي كاري ميخواد ميكنه و خيلي خوشحاله كه اين كارو كرد بابا جان كسي كه زود قهر ميكنه خشمگين ميشه و همش فكر ميكنه ديگران محبتي كردند بايد ميكردند ان با مهربوني تناقض داره وا .. با..باور كنيد بيماران و گدايان محب اين افراد با خويش چقدر مهربان هستند با اطرافيان بعدش به من نگوئيد مهربان بود باسش را به گدايي داد من سكوت ميكنم چون دلم نميخواهد حمله كنم كه غرض ورزي برداشت بشه

اخه من رو شما مثلا ده روز ببينيد كه حالم خوبه يك شب ببينيد من مست مست هستم خوب نمگيد ايشون مشروب نميخوره چون ده روز نخورده بود جلوي من

روزي كه طرف من قهر ميكنه و عصباني ميشه و تلفن روي من قطع ميكنه شما نميتوني بگي وي مهربون بود و دست خدمت به ديگران داشت نه عزيزان اين افراد دست نمايش براي خالي بودن و تهي بودن درون خودشون دارند دست تظاهر ذاتي داره و چون هميشه درون خونه كم بوده بدنبال پاداشي هست براي نفس تهي خودش يا جلوي ديگران مسئله خود دلسوزيه نه ديگر دلسوزي

و وقتي پاداش نبينه ستايش نبينه و تائيد نبينه روي شما قطع ميكنه رابطه رو قطع ميكنه

به من نگيد توي جمع خيلي احترام به من ميذاشت حسنش اين بود نه اينو هم من قبول ندارم شما تا به حال شنيديد كه پسري بخواد خانمي رو گول بزنه خيلي بهش احترام بزاره؟خوب كارش نشانه احترامه؟ خوب بهش محل نزاريد توي تنهاي بهت ميبيني فحش ميده و همه نقاط ضعفت رو برات ميشمره

من خودم توي زندگيم احترام نميخوام چون معناش كوچكي و بزرگيه من هميشه حرمت ميخوام يعني روزيكه شما غلط ترين و بدترين حرف رو داري ميزني من فكر كنم عاديه اين احترامه يعني پذيرفتن نظر غلط و عجيب و غريب و بد و زشت شما كه عاديه چون روزي كه طرف اگر به نظر خودش و حرف خودش احترام ميزاره كه اسمش احترام نيست اسمش خودخواهي و مريضيه و پر توقعيه و بزرگ بينيه

آدمها روزي به هم احترام ميزارند كه به نظر هم احترام ميزارند من توي مهمونيها و توي مجالس ابدا دولا و راست نمي شوم و ابدا مواظب همه چيز نيستم و همش هم احوال پرسي همه رو هم نمي كنم چون اگه اينطور عمل كنم شايد مودب جلوه كنم اما در واقع من نشان ميدم از قضاوت ديگران واقعا ميترسم كه اگه مثلا زود رفتم سر ميز شام بگويند خيكي بود شكمو بود. نه عزيز نمونه اين كارا اگه بوده بازي بوده نه عمرم من اگر با شخصي كه دوستش داشتم وقتي تنها هستيم پا روش گذاشتم كه چي ميخوره و نميخوره من اونجا نشون ميدم كي هستم و ما بخاطر اضطراب و خجالتي مبادي آداب هستند و فكر ميكنيم تا مرد سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد ولي در واقع ميترسند دهن باز كنند خراب كنند آيا اينها مبادي اداب هستند؟

يك آدم سالم هميشه حرف و عقيده اش را ميزنه و شايد هم بعدا با عقيده خودش روزي برسه مخالفت كنه اما افرادي بودند كه با من مي گويند تو روخدا مواظب باشيد از آرش در مورد خودش اظهار نظر نخواد كه ويرانش ميكنه.

با يك آدم عصبي آيا بايد با چنين آدمها رابطه رو ادامه داد با اين آدمهاي مهربون و دست و دل باز كه درون خونه شما رو ميكوبند و شما ميترسيد وي قهر كند ؟

آخه بابا جان شما ناراحت نشويد مانند آدمي هستيد كه ميگوئيد بايد ازدواج كرد و تحمل كرد و چون لجباز هستيد و بدبختي اينه چون شما وي را فردي خوب معرفي كرديد بعلت لجبازي گير كردي نميخواي از حرفت بيايي پايين

ولي شما نگاه نميكنيد كه آنچه منو ميكشه هزار تيكه بدن درست من نيست يك تيكه بدن من كه مشكل داره منو ميكشه اينكه شما هزار كار خوب براي من انجام ميدي مهم نيست وقتي عصباني ميشوي و منو ميزني اينجا كار خرابه

شما بايد ياد داشته باشيد جمع رياضي نزنيد براي صفات يك فرد چون يك چيز به تنهايي خودش مسئله هست

خودش بايد قابل قبول باشه من اگه همه چيزم خوبم ولي يك رگم گرفته نگو به من همه رگات و صد هزار مويرگ كه سالمه .

برخورد شما بستگي به هدف شما داره شما كارفرمايي عصباني هستي من ميندازمت بيرون ولي وقتي كارفرما هستي شايد دستت رو هم ببوسم پس هدف فرق داره روزي كه همه هدف ازدواج هست و بدست آوردنه خوب ميگي چه كنم؟و خوب تحمل هم ميكني

در حاليكه موضوع چه كنم نيست ؟بگوئيد چه خبر است؟رگ قلب من گرفته ديگر مهم نيست قلبم خوبه يا نه؟

آنگونه كه هست طرف را ببينيد با شما چه عمل ميكند نه اينكه در جمع چه ميكند

من انگشت امروز به دهن گرفتم كه اين چه گرفتاري فكري ما داريم كه فردي با ديگران مهربون هست ولي با طرف مقابلش و در برخورد با وي عصباني؟

4 comments:

شبنم said...

به به شما چه فعال شديد موش بخورتون
حال كرديم باز مثل هميشه تو كارت مادرزاد درسته

Anonymous said...

ممنون آرش جان مثالهای جالبی زدی. منم زیاد دیدم کسانی رو که در جمع خیلی به طرف احترام میذارند و بظاهر خوب و مهربون هستند حتی اونقدر که اگر بگی اون بامن در تنهایی خلاف این رفتار میکنه شاید کسی باور نکنه.اما مهم خود ما هستیم نه نظر مردم و این جمله که من گاهی از دوستانم که با همسراشون مشکل اساسی دارند اما بازم میگن گاهی خوب بود...به نظرم خیلی احمقانه است
هنوز خیلی از افراد با این افکار بی ارزش زندگی می کنند

جادو

Anonymous said...

باز اين ديوانه درافشاني كرد
آقا اول برو خودت رو اصلاح كن
تمام اين خصلتها در خودت ديده ميشه

غزل said...

كي در اقشاني كرد اين كه در افشاني كرد تو كه با اين كلامن از دهنت گوه بيرون زد
خاك تو سرت بكنن اينا همش واسه امثال تو ديونه هستش كه حرف دهنت با چاه مستراح يكي هست
بارها گفتيم بيا خودتو معرفي كن ما شرط ميزاريم اون جاييت كه داره مي سوزه رو ما همينجا عكس بگيريم به همه نشون بديم
آخه كه به تو گوه كارت دعوت داده بيايي بخوني كه زر هم بزني