Tuesday, October 12, 2010

بچه كند

ما توي زندگي با افرادي بر خورد ميكنيم كه اينها مي بينيم كند هستند جايي مي خواهند بروند همش فس فس ميكنند واقعا من ديديم و شما هم ديدي واقعا اين بچه من يا برادر و خواهر من بي خياله كه ما ميگيم بي خياله اصلا خيالش نيست؟يا آرومه؟

ولي بايد بگم اين افراد هيچ كدوم ازموارد بالا نيستند گاهي آدمها واقعا نمي توانند آروم باشند ولي شايد خيلي واقعا خسته و شكسته يا تنبل باشند يا بي اعتنا و بي توجه باشند

بزاريد يك تعريف از آرامش طبق خوانده هاي خودم به شما بدهم تا شما بدانيد كي آروم و آرامش داره

به گفته هايم توجه كنيد آرامش يعني حداكثر سرعت با آرامي و هارموني و هماهنگي يعني آروم و در كمال آرامي و اصلا كلمه بي حسي رو با آرامش يكي نكنيد و چون طرف بي حسه آدم آروميه شما نمي توانيد كسي رو كه توي اتاق عمل وي را بيهوش كردند نميتوانيد بگوئيد به به ،چه زن و مرد آرومي خوب بي هوشند ما بعضي وقتها با يك فرد بي انرژي و افسرده روبرو هستيم و فكر ميكنيم آروم و آرامش داره ولي شخص تنبل بي اعتنا و تنبل و خسته و شكسته هستش

ولي آرامش معني حد اكثر نيروي فيزيكي و رواني رو مورد استفاده قرار ميده ولي سيستم همچنان نرم و آروم به كار خود ادامه ميدهد ما نميتونيم هواپيمايي كه روي زمينه بگيم آروم و در آرامش هست وقتي توي آسمان و حركت نداره آرامش داره و آرومه
ولي چرا اينطوري ميشيم؟
و لي در زندگي بچه وقتي يكي از طرفين پر زور و پر قدرت هستش يكي از بچه ها يا خودكار ميشه و يا يكباره بيكار يكي مياد مادرو ميزاره توي ذهن و مادر ميشه مي شه موتور سيكلت و ديگري موتور سيكلت نيست موتورش كار نميكنه بايد پا بزنه و بعضي وقتها پا نميزنه شما براش بايد پا بزنيد و اين كم كم ويژگي رفتاري شخص ميشه و تا بهش هي نگو پاشو، پاشو، برو برو ،كاري انجام نمي شه

اين افراد در ته فكرشون يك برداشت از زندگي دارند اينكه از كودكي هميشه همه چيز و كارها و رفتارهاي بهشون تحميل شده

مثلا ساعت خوابش نبوده  ولي در كودكي به زور مي خوابوندنش

و در درجه دوم شخص ار كودكي اينو ياد گرفته كه من اگه به اينها گوش بدهم كار اول رو بكنم  بعد پيام و فرمان دوم صادر ميشود

مثلا به بچه ميگن درس بخون نميخونه طوري نيست ولي هم اگر بخونه ميگن حالا كه خوندي اتاقت رو هم تميز كن يا بيرون رفتي يا نرو يا برو كمك خواهرت كن و يا برو ببين بابات چي ميخواد و بچه از اول ميگه من درس نميخونم و نميكنم

چون پدر و مادر اين بچه را رها نميكنند چون ما يك ليست از كار دارند كه رهاش نميكنيم و هيچ وقت تمومي نداره و مخصوصا اگر فرزند دوم باشه بچه اول اين فرد كه ديگه يكي قبول ميكنه كه حرف گوش كن باشه ديگري نميكنه كه يك نوع اعتراض هم هست و به يك نوع كارشكني تبديل مي شه و جوري رفتار ميكنه كه حرص شما در بياد و وقتي داد ميزني بگه چرا داد ميزني تا طلبكار باشه تا بدهكار ش هم بشي چون شخص در بچگي آسيب در ترتيب تولد مشكل بوجود اورده  

ببينيد مادر پدر اگر تازه روزي بيايند بگويند ما بين دختر و پسرمون فرق نميزاريم و بچه مون نبايد چنين چيزي روش اثر داشته باشه ببينيد ما اين حرفو هميشه به يك آدم بالغ و ديدگاه آدم بالغ ميزنيم اين حرف قابل توجيح هست ولي نه از ديدگاه بچه ها هيچ زمان اينطور نيست ما هرگز نميدونيم و نميتوانيم بگوئيم من وقتي 3 ساله بودم و خواهرم يكساله مادرم وقتي هم  حتي بگه من به هردو يك جور ميرسيدم و توجه داشتم حرف چرنده. چون فكر ميكنه كودك انساني يك آدم بزرگه با ابعاد كوچكتر من وقتي 3 ساله بودم و مادرم 3 ساعت وقت به من ميداد و 3 ساعت وقت به خواهرم شما توقع داريد من چه فكر كنم عدالت در مغز كوچكم نه زمانش مهم نيست بچه 3 ساله يك ثانيه هم بروند سراغ دختره و يا پسره طرف ديگه ناراحت ميشه چون اون بچه وقت نميشناسه بگه نه 5 ساعت من تموم شد حالا برم 5 ساعت به خواهرم برسه.نه بچه حاليش نميشه 5 دقيقه و 5 ساعت هم مهم نيست خواهر كوچكتر فقط اينو ميفهمه كه تو فقط و فقط مال مني تمام تو فقط مادر من و مال مني.

مادر و پدر هم روزبگن تفاوت نداره ماي بزرگ ميتونيم قبول كنم ولي براي بچه در عمل اينطور نيست و حتي اگر پدر و مادر بگن ما دقيق مثل هم با بچه ها رفتار كرديم بايد گفت شما در حق دو تايشون پس ظلم كرديد چو نميشه ما با بچه 5 ساله و يك ساله و سه ساله عين هم رفتار كنم مثلا مثل اينه كه چون اون 7 ساله رفت مدرسه من مساوي برخورد ميكنم اينم مي فرستم بره مدرسه شما بزرگه رو مي فرستيد مهد كودك اون يكي ميمونه خونه تفاوت اينجاست

شما هر جور با بچه ها رفتار كنيد و حتي تفاوت نزاريد بچه هميشه اينطوري حس و فكر ميكنه كه فرق گذاشتي و مهم اينه كه بچه چي فكر ميكنه نه ما چي فكر ميكنيم باور كنيد اگر 5 ساعت با كوچيكه باشيد يا بالعكس 5 ثانيه با يكي ديگه باشيد اون يكي حس ميكنه منو دوست ندارند ومنو دور انداختند بچه اينطور تفسير ميكنه

يكي بايد بره مدرسه يگي ديگه مريضه و من بغلش ميكنم بهش دوا ميدم به اون نميدم ولي براي آدم بالغ تعريفش درسته براي بچه نه ابدا اون مادرشو فقط ميخواد

ولي بدانيد مادر و پدر كارشون پرورشه و نه تلقين كه ما دوست كنترل كننده تو هستيم . ببينيد منظور من از متن قبلي كه دوستاني بر اساس فهم و فرهنگ تفسير خود را لطف كردند نوشتند معناي من از اصول و دادن اختيار به فرزند پرورش فرزند نه كنترل وي مانند زندانبان و زنداني.چون زنداني هميشه اين حق براش وجود داره كه حقش فراره ولي كار پدر مادر پرورشه و پرورش يعني مراقبت از يك زندگي كه دارد رشد ميكند و در حال رشده مادر و پدر بايد بفهمند يك بچه مثلا مانند يك بوته توت فرنگيه فرزند ديگر درخت اناره و بايد قبول كنم بايد اينو جوري مراقبت كنم كه ازش انار خوب در بايد و محصول خوب و اون يكي توت فرنگي خوب نه مساوي بهش و به هردو همه چيزو داد متناسب هر كدام پرورش درست ولي ما توي ايران توقع داريم همه بچه هامون بشن گوجه فرنگي يا همه بشن شا ه توت و در نتيجه همه درختها و بوته هارا از بين ميبريم

وقتي بچه ها كندهستند و تنبلي نشون ميدهند بعضي مواقع نشانه اعتراض و مقاومته كه حالا جزو رفتارش شده

ولي خوب ببينيد در رابطه با مسئله رابطه پدر و مادرهايي كه هميشه مي خواهند اول دوست بچه خويش را ببينيد وبعدش پدر مادر فرد را ببينيد و در صورتيكه همه چيز مورد تناسب بود حالا قبول كنند

ببينيد اين شرايط يكي از شرايطي هست كه بچه ها بعضي وقتها نمي توانند آنرا راحت انجام دهد انتظار از اينكه يك پسر كوچيك به دوستش بگه من چون مي خوام دوست تو باشم كنار تو باشم پدر و مادرتو بيار مادر و پدر من ببينن يا شرايط رو جور كن ببينيم مامانم ميزاره من با تو دوستي كنم براي بچه ده ساله اين شرط دوستي درست و راحته؟

ببينيد دانشمنداني كه نظر گذاشتند و معترض بودند بدانيد و لطفا اين حرف علمي است نه نظر شخصي" ما قرار هست بعنوان پدر و مادر قرار هست ببينيم بچمون در درجه اول با كي دوست ميشه بعد از كمي دوستي دور وربرش را مي شود ديد و بعد بچه ما قراره با ما نزديك باشه و خانواده دوست بچم بايد تاحدودي شبيه ما باشند

والا كه ما بايد آخر سر تنها بعنوان يك انسان خوب و پدر مادر خوب خودمونو كپي كنيم
 و بعدش اون فرد نظر گذار كه معتقد بود من از پدري نميدانم  چگونه با يك ملاقات كه مدعي عستيد مادر نگراني هم هست مي تونه تشخيص بده ارزشهاي پدر و مادر دوست بچه اش چيه؟شما هنوز به ارزشهاي و شناخت مادر و خواهر خود پي نميبريد گاهي اوقات چطور وقتي پدر مادر دوست فرزند را ديدي آنها تازه وانمود نكنند چيزي كه شما دوست داريد ببينيد
بعدش چي؟شما خودتون در شناخت خودتو مشكل داريد بعد از اين همه با خانواده خود بودن مشكل داريد بعد حرف از شناخت مادر دائم اخمر و معتاد دوست ديگري ميزنيد كه بايد بشناسيد؟شما كليات رو ميتوانيد بفهميد در آن من مخالف نيستم ولي عامل دوستي كه موكول به تائيد پدر و مادر باشه و ارزيابي و يك كار غير ممكن است كمي كتاب بخوانيد بد نيست ما در قرن 21 زندگي ميكنيم لطفا الاغهاي خود را در اتوبان نياوريد كمي چهره زشتي دارد 

10 comments:

Anonymous said...

دمت گرم
آدم بايد جواب افراد را علمي و با شعورانه بدهد تا خودشان بفهمند توهين به كسي نبايد كرد
بسيار زيبا بود مرسي

Anonymous said...

متاسفانه چون این استاد شما خودشان را علامه دهر می دانند و فکر می کنند که همه اعتقادات و تجزیه تحلیلهایشان درست می باشد و افراد بیکاری که قدرت تحلیل و بررسی و انتقاد درست را ندارند به این صفحه می ایند و یک مشت تعاریف بی ارزش و بی محتوا که ته مایه تمام این تعاریف به رخ کشیدن خودشان به خانمهای دیگری است که کامنت می گذارند انتظار دیگری نیست که این اقای ارش به قول خودش فکر می کند جواب منطقی و با شعورانه داده است
شما چون خارج از ایران زندگی کرده اید که فرزند از 18 سالگی به امان خدا زندگی می کند و قبل از ان هم زیاد کنترلی ندارد زود خودتان را باخته اید و ادای تربیت انها را در می اورید اما فراموش کرده اید که انها صدها سال است با این فرهنگ بزرگ شده اند و ازادی برایشان یک عقده نیست اما در ایران برای جوانان ایرانی یک عقده است پس ازادی باید کنترل شود اقای شمس
و خانم شبنم شما هم که خود باخته و خود فروخته هستید که مملکت خود را انور می دانید باید به عرض باسوادتان برسانم که کی بورد اگه صفحه فارسی داشته باشد همه حروف را دارد این بی سوادی شمااست که حتی زبان مادری را هم نمی توانید بنویسید بروید دوباره زبان پارسی را بیاموزید

Anonymous said...

من هم با نظر شما موافقم
خانمهاي محترم
اين آقاي استاد كعبه آمال شما نيست.
يكم فكر كن ببين چي داره ميگه.
آقاي استاد همه چيز را همگان دانند
نه شما !!
پس دست از به رخ كشيدن و برطرف كردن عقده هاي حقارتت بردار.

شبنم said...

سلام
دستت درد نكنه چه خوب و چه روان نوشتيد
خانمها شما نظر بدتان را مي گذاريد و چكشي برخورد ميكنيد به قول همين آقا چون دلايل مناسب براي رد نظر ايشون نداريد عصباني مي شويد
شما كه معترضيد لطفا يك نقد بنويسيد بدون اينكه نقش معلم ديكته بازي كني چون وقتي ميگي بچه ايراني ظرفيت آزادي نداره چرا نداره چون مادرش مثل تو فكر ميكنه چون پرورشش نداده چرا اگر چيزي ياد مي گيريد نمي آييد اعتراف كنيد چرا همش سياه و سفيد فكر ميكنيد اينه بدبختي ما كه امثال اين دو نفر كي يكي مفصل مينويسه نقد ندارد و سواد هم ندارد و جرات هم ندارد بگويد كيست
تو همانند يك مزاحم تلفني هستي كه زنگ ميزنه خونه مردم فحش ميده يا پف ميكنه بعد چون كار خودش خرابه مياد ميگه اي خط تلفن شما پارازيت داشت وطن فروخته؟خود فروخته؟همين نويسنده بهترين زندگي رو اينور داشت ول كرد اومد ايران به وطنش و دوستانش خدمت كنه و خانوادش شما خود فروخته هستيد كه نمي گوئيد كه هستيد و چه ميدانيد جز كلام بد

غزل said...

نازنين عقب افتاده ذهني
تو يا سواد نداري يا اصلا آدم بيماري هستي كه بي ترديد يك آدم تنها و بيمار هستي
كي وي گفته من خودم را علامه دهر ميدانم تو اصلا نوشته اي كه ايشون حتي به نظر و عقيدش باليده باشي ديدي اما من 10 جا نشونت ميدم ميگه من نه به حرفام عمل ميكنم و نه ميتونم
ايشون نيازي نداره به خانمها چيزي نشون بدههيچ كدوم از اين خانمها حتي ايشون را نديدند و نمي توانند ببينيد ما در كشوري هستيم كه آزادي عقيده هست پس حرف ميزنيم شايد غلط يا اشتباه
شما هم بي زحمت فكر كنم جوابتو توي اين پست داد بهتره خفه خون بگيري تا محترمانه تر فاتحه هيكلتو نخونده چون اين كارو با ظرافت ميكنه و بلده ديدي

Anonymous said...

مجيد دلبندم
گند زدي با اين كلمه خودت

"خود را انور می دانی"

Anonymous said...

شبنم خانم اولا اون فوت توی گوشیه تلفنه نه پف باز که گند زدی دوما فرزندی که من پرورشش بدم لااقل دختری مثل تو به این جامعه نمی ده که باسی و چند سال سن از ترس تنهایی و ترشیدگی از اون طرف دنیا بیای این طرف و سعی کنی به هر وسیله ای شده خودتو قالب به یک نفر بکنی
تو اگه ادعا داشتی همینجا تو ایران کنکور می دادی و تا مقطع دکترا می رفتی همه می تونن با پول برن مدرک بگیرن پس لطفا زنهای حرم سرا رفتار نکن
خانم غزل شما هم که تکلیفتان معلوم است اصلا
پدر مادر بالای سرتان نبوده که تربیت شوید از دهنتان کثافت و فضله بیرون می ریزد با شما اصلا کاری ندارم
به حضورتون هم عرض می کنم که در چندین پست همین به اصطلاح استادتون عرض کردند که بروید به ان دانشمندان بگویید بیایند کنفرانس بدهند کتاب چاپ کنند این کلمات همین استاد جانتان است که حرف دیگران را با کنایه مسخره می کنند به انها دانشمندان می گویند
البته ما یادمان رفته که ایشان فقط دانشمند تشریف دارند

فرزاد said...

شمایی که به شبنم و غزل توهین میکنی بیا بگو تحصیلاتت چیه و کارت ببینیم مادرت تو رو چی تربیت کرده
بنده خدا ما مادرمون هر کی هست یک دکتر تربیت کرد نه فاحشه ای مانند تو که ریق بزنیم تو هیکلش

شبنم said...

شما خودت را بيا درست معرف كن چرا زرد ميكني وقتي ميگن بايد خودتو معرفي كن و بگو تحصيلات شما سن و كارت و حتي شغل پدر و مادرت چيه
تحصيلت پدر و مادر
ببين من دوست ندارم كسي رو خرد كنم ولي مي خوام ببينيم تو كه توي ايران بودي تا چه مقطع پيش رفتي؟
نه نوكرتم باز گند زدي زنهاي حرمسرا رفتار نكن يعني چي بيسواد

Anonymous said...

باسلام
میشه لطفا همه شما این بحث راتمام کنید چون بااین حرفهایتان هم بخودتان و هم بدیگر خوانندگان توهین میکنید بماند که ارزش نویسنده را میاورید پائین.امام علی فرمودند به سخن فرد نگاه کن نه به اینکه چه کسی گفته.اینجا یک محیطی مجازی است که بشخص فرصت میدهد برای خودش بنویسد شما اگر دوست ندارید یا قبول ندارید مطالب را نخوانید این برای شما اختیاریست این بحثها عزت خودتان راکم میکند. یکبار دیگه خواهش میکنم این بحث را تمام کنید.ممنون