Sunday, January 09, 2011

گذشته طرف مقابل

مدتهاي درازي بود كه من در رابطه با گذشته پارتنر آدم و حساسيتي كه در ما مردها بوجودداره سالهاست علت تاخير اين بود كه بسيار جستجو كردم كه شايد بتوانم چيزي و موردي و مقاله اي براي اين مسئله كه مثلا اگر در گذشته دوست دختر و پسر يا همسر فرد با كسي رابطه داشته چطوري كنار بيائيم و چه جوري بتوانيم از اين افكار براي هر روز بجاي به مسلخ بردن فردي كه همسر ماست يا دوست دختر يا نامزد به جهت آروم كردن رابطه امروز بهره ببريم بارها و شايد صدها هزار بار ديديم كه مردها و زنها رابطه هاي قبلي چه جنسي و چه برخوردي رو بارها به رخ ميكشيدند

البته من منكر اين نميشوم كه ما وقتي بقول آمريكايي ها اگر پشت يكي سوار ميشويم كه در گذشته وي چه گذشت و هر روز به رخش ميكشيم بي ترديد بيماريهاي ما نيز در آن دخيل هستند بيماري كه بر اساس باورهاي ما يا اعتقادات ماست بياد دارم و ديديم فردي نامزدش را تحت فشار ميگذاشت كه از اينكه چطوري با دوست پسرت رابطه جنسي داشتي براي من تعريف كن تا من بهت نق نزنم.يا به من بگو در چه حدي بوده؟بدبختي اين بود وقتي طرف آنچه سالها پيش گذشته را ميگفت وي كلي سوالات ديگر توي آستين داشت كه خوب حالا شكلش و نوعشو بگو وقتي طرف از ترس ميگفت توي گوشش ميخورد و در آخر زندگي وي بهم خورد.

خانمي تنها و تنها رابطه اش با نامزدش و شوهرش به اين علت بهم خورد كه گقته من دوست پسر داشتم و وي يكبار منو بوسيده خوب ما دوروبرمان بي نهايت ديديم و ميبينيم و كلي براي همه ما درد آوره وقتي ميدانيم طرف ما قبل از ما دوست پسر و دختري داشته و چقدر زجر آوره وقتي حس كني با وي رابطه جسمي و جنسي نيز داشته البته براي مردها بي نهايت آزاردهنده تر مي باشد ولي براي خانمها بعنوان يك مسئله عادي تلقي مي شود

من بارها خواستم اين حس رو تعريف كنم ولي بزاريد ببينيم با انچه از ديگران برداشت كردم از پس تعريف اين احساس بر

مي آيم يا نه اميدوارم موفق بشم ببينيد وقتي ما پي ميبريم كه فرد مورد علاقه ما كسي را قبل از ما دوست داشته و با وي رابطه داشته و ما عاشق وي هستيم به ما اين احساس دست ميدهد كه به ما خيانت شده اين احساس به ما دست ميدهد كه چيزي از ما دزديده شده كه تنها متعلق به من بوده ما دچار اين حس هستيم كه انگار ما اين فرد را حتي امروز نيزبا شخص ديگر قسمت ميكنيم ولو اينكه اين مسئله به سالهاي دور مربوط باشد و نا خود اگاه حس حساسيت شديدي و عدم اعتماد در انتهاي وجود ما لانه ميكند و خواهد كرد جالبه اگر وي بگه بابا من با 4 نفر توي زندگيم خوابيدم يا با يكي شما اين سوال براتون پيش مي آيد مطمئن هستي تنها با چهار نفر بوده؟آيا وي بهتر از من بوده ؟ هر جور طرف چه راست بگه چه مسائل را كوچك و بزرگ كند شما مشكل داريد و وي را دروغگو خطاب ميكنيد.

ما براي دوست داشتن به شناخت نياز داريم ما قراره كي را بشناسيم نه سينه وي را بشكافيم و روزي و هر چند وقت يكبار به سرش بكوبيم بهتره تركش كنيد بزاريد برود اگر واقعا نميتوانيد تحمل داشته باشيد ولي عشق بدون شرط تنها با نگاه و قبول گذشته طرف ممكن است

ولي خوب اگر چنين مشكلي داريد چه بكنيم بزاريد كمي با هم سر جمع كنيم ببينيم مي شود چيزي از آن در بياوريم و به اين احساس به طريقي غلبه كنيم چون چيزي زيادي در كتب روانشناسي نبود اگر كسي منبعي نيز دارد به من بدهد يا راهنمايي كند من خيلي خوشحال مي شوم ولي آنچه كه ميتوانيم براي حل اين احساس انجام دهيم به نظر اين بنده سر . پا تقصير اينهاست:

بهتريم كار اينه كه اول به گذشته خود يك نگاهي بياندازيم فكر ميكنيد واقعا اين حق را داريد به گذشته طرف مقابلتان در موردش دست به قضاوت بزنيد؟

اينكه ما قادر نيستيم گذشته طرف مقابلمان را از ذهن و خاطر بيرون كنيم و ببخشيم اين مشكل ماست شريك ما نه نقشي دارد نه گناهي در اين زمينه مرتكب شده پس كاري با ما نكرده و اينكه ما نمي خواهيم با اين مسئله روبرو شويم مشكل جدي ماست كه گذشته رو پشت سر نميزاريم

فراموش نكنيد دوست دختر ما روزي كه دنيا اومد دوست دختر ما نبود و با ما قرار نداشت و قرار نبود دوست دختر ما باشد پس فراموش نكنيد هيچ كس بدون هيچ اثر از رحم مادرش بيرون نمي آيد و معصوم نيست پس توقع نداشته باشيد فردي كه روبروي شماست اينطور باشد و جالبه معصوم بماند و بگويد من براي خودم پاك مي مانم نه براي تو!!!

پارتنر يا شريك زندگي در حال حاضر خود را با آنچه هست قبول كنيد چه بد و چه خوب اين قبولي را به وي بدهيد كه بتوانيد نسبت به هم بيشتر متعهد باشيد

اگر قراره گذشته معشوقه شما و يا خود شما را تعريف كند پس ترديد نكنيد كه شما بايد بيشتر با مارك يا ليبل بر خودتان يا ديگري سر كنيد تا با خود واقعي طرف مقابل در رابطه اي كه امروز داريد

اگر دائم ديديد به كرات طرف مقابل شما دارد سر كوفت ميزند و دارد در رابطه با گذشته شما قضاوت ميكند حرفي بزنيد كه من هميشه ميزنم و آن اين است " شكي نيست كه تومختاري به من اعتماد كني يا نكني اما انتقادي نميتوني دائم بكني و همش نق بزني اما در اينكه اعتماد كني يا نكني خودت ميدوني"

مسخره ترين كه اين بخش را بارها ديديم اينكه شخص بگويد نكن و چيزي نگو چون به من گفتند و كردند و من برايم تداعي

مي شود يا از اين چرنديات كه تنها حسن اين صحبتها اين است كه يك رابطه خوب را حتما خراب ميكنيد و در واقع رابطه روز و جاري شما را از بين ميبرد

براي رابطه خود و زمان حال خودتان بدون دخل و تصرف آدمهاي ديگر در گذشته استانداردهاي خويش را داشته باشيد به يكديگر متعهد باشيد،و برنامه هاي زندگي خويش را باهم داشته باشد

من قبول دارم هر دو طرف به نحوي ميتوانند رابطه امروز را خراب يا حتي توي رابطه امروز مشاركتي داشته باشند و حتي اطرافيان ولي ميشود بگوئيد و از خود سوال كنيد گذشته طرف مقابل چه نقشي ميتواند دائم با سر كوفت زدن به وي در اين رابطه نقشي داشته باشد؟

4 comments:

Anonymous said...

ممنون آرش جان
خیلی خوبه که ما واقعا بتونیم به این چیزها عمل کنیم. البته در اینکه توی یک رابطه باید تعهد باشه شکی نیست اما این تهعد نباید از سر اجبار باشه و دو طرف باید با شناخت درست بتونند به هم اعتماد کنند

جادو

شبنم said...

آرش خان اين چندمين بار نظرمو ميزارم نميزاري بالا بياد چرا نيمزاري نظرات همه بالا بياد گرفتاري؟
ما بي نهايت لذت برديم و خيلي نكته مهمي رو بهش اشاره كردي
ما دوست داريم همه جورش چه مريضت چه مردت چه زندت

فرزاد said...

آرش عزيز ميدونيم مدتي هست كنج عزلت را گرفته اي و در تنهاي فرو رفته اي سفري خارجي در پيش داري كه همه ما را خوشحال كرد
تو پسر خسته نمي شي اينقدر ميري ميگردي

Anonymous said...

این چه رسمیست که تو ناز کنی یک طرفه
این نشد کار که من ناز کشم یک طرفه
عین ظلمست که تو مست تفرعون باشی
من به خاری حقارت برسم یکطرفه
نازنینم این چه رسمیت این چه رسمیت
این چه رسمیت که تو عاشق خود باشی و من

در غم سستی پیمان تو پرپر بزنم
این چه گفته است که تو غرق هوس بازی خویش
عاشق به دل غم زده خنجر بزنم
نازنینم این چه رسمیت این چه رسمیت
این چه گفته است که من خسته ترین باشم و تو

غافل از آتش افروخته در سینه من
این چه کاریست که من مهر تو بر دل گیرم
تو شب و روز بگیری به دلت کینه من
نازنینم این چه رسمیت این چه رسمیت