Tuesday, February 12, 2013

پدر و مادر طلاق و بچه طلاق


يك مسئله هميشه جاي سوال است و آن اين است كه من كه از همسرم جدا شدم و فرزندي ده ساله يا شش ساله دارم چطوري بايد با فرزندم زندگي كنم تا دخترم آسيب كمتري ببيند اول از همه بزاريد من يك موردي را در مورد طلاق و فرزند طلاق براي هر پدر و مادر بگم چه  اين بچه با پدر خودش زندگي ميكند چه با مادرش
ما يك اصل اساسي داريم و آن اين است كه ما قرار است با دانايي و مهرباني  يك رابطه خوب و برخورد خوب با فرزندمان برقرار كنيم لطفا توجه كنيد من نه ميگم دلسوزي كه به آتش سوزي منجر شود بلكه من ميگويم دانايي. تفسير به راي نكنيد ما بايد با دانايي با فرزندمان برخورد كنيم چه اون چهار سالش باشه و چه چهل سالش يعني من در مواردي كه مربوط به من است بايد رفتار درست و تصميم درست داشته باشم كه واقعبينانه و عاقلانه باشد و دوم اگر ما ميبينيم فرزندمان  در گذشته آسيب ديده اينجا يا اونجا ما ميتوانيم مقداري اونو جبران كنيم مثلا من از فرزندم تقدير و تحسين نداشتم حالا داشته باشم ولي اگر هم درست عمل كرديد و چيزي درست نشد اون زمان ديگه از دست ما خارجه يعني ما بايد بعنوان پدر و مادر غذاي درست به فرزندمان بدهيم حالا اگر هم داديم مسموم شد بي ترديد راه حل با بيمارستان و دكتر و كسي هست كه حرفه اي است پس در مواردي كه ما ميبينيم مشكل دارد بايد يا اگاهي پيدا كنيم يا كمك بگيريم ولي من اينكه براي يك پدر و مادر طلاق گرفته بتونم نسخه اي بدم كمي سخته چون شما بايد اول اصول پدر و مادري رو ياد داشته باشيد بعدش من به شما بگم كجا بپيچ و كجا برو منوط به اينكه من اطلاعات اينكه شما در كدام خيابان هستيد بدونم
و اما رابطه هر چند يك بار فرزندي كه با مادرش زندگي ميكند با پدر آيا بايد باشه يا نه؟
ببينيد ما وقتي طلاق ميگيريم بايد بعنوان يك مرد قبول كنيم كه اين گونه طلاق و با اون سن دختر يا پسري كه داريم هزينه هايي دارد يعني يك جاده يك دست و صافي توي اين زمينه ها نيست و كلا از خودمون و ديگري نبايد  زيادي توقع داشته باشيم و اما مشكل اين گونه فرزندان بيشتر چيست
اول اينكه فرزند ما هميشه يك پدر ايده آل يا پدري كه تو ذهنش هست كه شايد بايد پول خرج كنه هميشه در ذهنش شايد باشه كه هميشه چند گانگي دارند و بايد ببينيد سراغ كدوم تصور ميروند .تصور منفي يا مثبت .پس زياد جاي تعجب ندارد ولي كلا بچه ها همينطور تصوري از يك مادر ايده ال دارند و اين پدر و مادر ايده ال بايد چنين باشند و ميتونه حتي براي داشتن و نداشتنش بعضي وقتها  دلش تنگ بشه يا احساس بدي بكنند از همه اينها گذشته وقتي دور رو بر خودش رو نگاه ميكند و پدر و مادرها را ميبينيد زود دست به مقايسه ميزد پس ميايد دلتنگي ميكند و توي دنياي ذهني ميره كه با واقعيت نميخورده و وقتي مي ايد توي دنياي ذهني چيزهايي هست كه يا بهش القا ميشه و يا توقع داره و اگر اين چيزهايي كه تصور كرده بر آورده نشود شايدسر خورده بشه ولي كم كم با واقعيتي كه هست آشنا ميشود و اينكه پدر در يك زمينه خوب و مهربان ميشه و بدتر بشه نتيجتا بايد قبول كرد به دليل چند گونه بودن هميشه مشكل هست چون متاسفانه پدرها هم پدران با ثبات و عاقل هم نيستند بيشترموج ميزنند تا دلتان بخواهد و ما نميدانيم بعضي وقتها اين پدران در فراز هستند يا در فرود هستند ولي كاري كه يك مادر هم ميتواند با دخترش بكند اينكه هر زمان دلت ميخواد ميتوني با پدرت تماس بگيري و هر چيزي هم ميخواهي بگويي ميتواني به من نيز بگويي و من جز جواب به پرسش تو هيچ نظري ندارم و كوشش هم ميكنم مهربانه پدرانه و مادرانه با موضوع برخورد كنم ديگر اينكه برو تلفن كن و نكن  نبايد كرد بايد بگوئيم روابط پدر و مادر و بچه را بايد به عهده خودشان گذاشت چون مسائل آنجا هم بهتر حل ميشه و هم ديگري هم درگير نميشه ولي طرفين بايد بگويند هر جور ميخواي با پدرت برخورد كن و بگو و سوالي هم داشتي من نظر ميدم شايد نظرم هم خطا باشه ولي اگر زنگ زد و نگران و دلخور شد نبايد  بگوئيم ديگر نميزارم  تماس بگيره .نه  ما نبايد جلوي بچه را بگيريم چون مسائل سر جاي خودش  بهتره قرار بگيره ولي دخالت در اين موارد  معمولا سختتره .
اما بزاريد كار رو كمي علمي تر بكنم كه خودم هم نتوانم در آن نظري شخصي بدهم بايد اشتباهاتي كه در مورد فرزندمان نبايد بكنيم يا بكنيم  توضيح دهم مهم نيست اين فرزند با كه هست مهم آن شرح ذيل است :
1.تخریب  نكردن روابط فرزند خود را با همسر سابقمان
2.نگاه داشتن فرزند بعنوان گرو براي ضربه زدن به همسر سابق
3.استفاده از کودک خود برای به دست آوردن اطلاعات و یا دست آويز كردنش براي  نفوذ  در همسرسابق
4.انتقال احساسات صدمه وارد شده قديمي و سرخوردگی  گذشته نسبت به همسر سابق خود  و تلافي آن بر روی فرزند.
5.کودک خود را وادار به انتخاب ما در صورت تداخل برنامه يكي از طرفين
6.رویدادها خانواده با حضور هر دو پدر و مادر طلاق گرفته گاهي ميتواند مشابه  زود پز  باشد اگر عاقل نباشيم. مانند اتفاقاتی که حساس است شامل تولد، تعطیلات، برنامه های مدرسه، فعالیت های فوق برنامه و اجرایي
7.توجه بیش از حد بر روی کودکان خود را برای همراهی و حمایت خود و ذهنیت اينكه مثلا  " ما تنها در برابر جهان  روبرو هستيم ." این موقعیتها و تفكراتي سالم برای شما و یا فرزند نمی باشد.
8.رفتار با فرزند خود مانند یک فرد بزرگسال به دلیل این که می خواهم کمک مالي يا فكري كنم . این كارها نامناسب است هم براي كودك و هم براي آينده اش  كلاهيچ زمان هم مسئوليت يك ادم بزرگسال را به فرزندتان ندهيد و اطفال را درگير كار بزرگترها نكنيد  
9.عملي يا حرفي زدن كه فرزند شما احساس گناه بكند كه چرا با همسر سابق يا  پدر بزرگ يا مادر بزرگش چنين كرد
10.بزرگ كردن گناه طلاق را به افراط  رساندن هنگامی که رضایت فرزند ما شكل تمایلات مادی دارد يعني بيش از اندازه افراط بخرج دهيم چون ما طلاق گرفتيم وفرزندم بايد نيازهاي ماديش برآورده شود  اين كار بيشتر يك بازي است كه پدرها يا مادرها به زور ميخواهند خود را نزد فرزندو اطرافيان سوپر من فرزند خود نشان دهند نه عزيز من اين چيزها هم حد دارد ما قرار است به فرزندمان همانطور كه قبلا اشاره كردم غذاي خوب و مناسب بدهيم ولي قرار نيست ما آنقدر تنقلات و چيزيهاي كه وي ميخواهد بدهيم كه راهي بيمارستانش كنيم من از منزلم تا سر كارم در ماشينم بنزين مناسب و روغن كافي ميريزم و رانندگي ميكنم ولي قرار نيست بگم ماشينم خيلي خوبه من دو ليتر روغن و بنزين در صورتيكه باك ماشينم پر است بروي ماشينم بپاشم يا  بگم موتور ماشين من خيلي خوب كار ميكنه پس بايد سه ليتر روغن هم روي موتورش بريزم بزاريد از نوع ديگرش توضيح دهم ما قرار هست براي فرزند خود شجاع و قوی،بنظر برسيم ما قرار نيست خود را متمول نشان دهيم ما بايد بعنوان يك پدر نشان دهيم كه بهترين راه حلهاي را داريم و اين اطمينان را در آنها بوجود بياوريم كه اطمينان داشته باشند موقع بحران هميشه ما هستيم ما قراره به كودك با تمام وجود نشان دهيم كه ما در هر مشكل و مسئله هستيم و قوي هستيم نه اينكه من بانكي هستم كه درش باز است و هيچ چيزش ارزش ندارد .اينها منو ببخشيد اميدوارم به كسي بر نخوره سر تا سرش بازي و درگيري هستش من بعنوان پدر قرار است اولين قدم مهربان باشم اين معناش بايد فهميده شود دوم بايد دانا و عاقل باشم و سوم امكانات داشته باشم تا نيازهاي فرزندم را به طور مشروع بر اورده كنم
همين است كه من هميشه پدر خوبي هستم





11 comments:

Anonymous said...

ممنونم که این و نوشتی این گرفتاری خیلی ها هست توی زندگی که زمانی که طلاق صورت می گیره و ان طرفی که کمتر فرزند خودش را می بینه شاید سعی می کنه با ولخرجی نشون بده یا جلب توجه کنه به فرزند خود که ان هم توجه داره به فرزندش در حالی که اغلب باعث میشه بچه پر توقعه و بی منطق بار بیاد نوشته خیلی مفیدی بود باید به همسرم بگم بخونش مرسی

Anonymous said...

مانند هميشه مثل نوشته قبلي و همچنين اين نوشته هم خوب بود مرسي

Anonymous said...

مطالب شما را خواندم بسيار قابل فهم و مثالهاي شما كار را براي هر فردي آسان ميكرد
سوال اينجاست شما با مشكل اطرافيانتان هم چنين بيان شيوا و روشني داريد؟وقتي كسي با شما مشكلش را طرح ميكند همينطور ميتوانيد از پس آن بر آئيد؟
خيلي دوست داشتم شما را ميشد از نزديك ديد و با شما صحبت ميكردم چون برايم جالب هستيد ولي در نوشته هايتان مكان زندگيتان و كدام شهر و كشور هستيد مشخص نيست

Anonymous said...

عزیز اگر ممکنه درمورد اینکه چه زمانی بچه داربشیم و چه چیز هایی باید مورد توجه قرار بگیره و تاثیر بچه توی روند زندگی بنویس ممنونم

Anonymous said...

من و بارون بابك جهانبخش رو گوش كن ميدونم دوستداري

Anonymous said...

سلام باز اينجا سرزدم ديدم روزي اينجا مكان پيكاري بود كه هر كس با شمشيري يا به شما مي تاخت و يا ديگران را ميكشت
امروزسرزدم هنوز زيبا بودزيبا و تفكر زيبايتان را خواندم ولي ردي از شمشير نبود زخمها شايد مانده زخم و جنگهاي كه مجري آن خود شما بوديد و هميشه گلادياتورهاي خود را نگاه ميكرديد ولي امروز نه ملكه اي است نه گلادياتوري.هنوز هم ديديم محكم و زيبا نيز صحبت ميكنيد

Anonymous said...

واقعا خیلی اعتماد به نفس کاذب داری. تو پدر خوبی هستی؟ آره واسه همین همسر سابقت تورا یک دروغگوی کثیف میدونه و پسرت هم ازت متنفره

Anonymous said...

به به چه كامنت جالبي خوشمان آمد بايد به اين پدر هم فحش داد هم سرش را بريد

شبنم said...

بي نهايت زيبا؟خوشتان آمد؟وقتي اين نظر بالا اومد بهش زنگ زدم و گفتم چرا باز اين چرنديات رو گذاشتي بياد؟منطقي را مطرح كرد كه من وظيفه دارم كه بگويم چون خوشم اومد چون خنديد و از من پرسيد ولي چند جاي سوال مي ماند؟اول اينكه كي با پسر ايشان صحبت كرده كه از گفته ازپدرش متنفره ؟ دوم كي با كدام زبان و كدام ارتباط به اين نتايج رسيده اند؟ قربونتون فرزند ايشون زبان نميدونه كه براي شما سخنراني كنه به انگليسي حرف روزمره اش را نميزند بعد با زبان مادريش كه پدرش هم نميداند با شما درد دل كرده؟ بابا جان حرف از يك منطقتون در بياد نه از كونتون ترو خدا چرا ميائيد خودتونو خراب ميكنيد وقتي نه سواد داريد نه علم و از همه مهمتر حرف شما از زبان مادر بچه بوده درسته ولي اگر هم مادر اين بچه كاري كرده كه يك بچه حرف از نفرت از پدرش بزند و به شما دانشمند گرامي هم بگويد پس نتيجه ميگيريم چه برازنده كه از چنين زني و همسري جدا شده اند و نشان درايت و هوشياري و شناخت ايشون از زندگي .كمي متوجه باشيد زر زدن با حرف زدن فرق ميكنه شما در برابر استادي صحبت ميكنيد كه شما ميشناسيد ولي خودتان كون معرفي خود را نداريد و چرند و چرند ميگوئيد
بعدش اين مسائل به فرزند و پدر مربوط است شما اين وسط گوه كي رو ميخوري؟شما را دخل كيست؟عزيز من بيا تعريف كن كونت از كجا ميسوزه مدواش كنيم و الا قربونت يك چيزي بگو كمي منطقي باشه نرو مثل سگ ترسو توي تاريكي پارس كن

Anonymous said...

مادرش سرويس شد بابا چقدر اينا خرن
فرزاد

Anonymous said...

دوستان عزيز
چرا واقعا جواب چنين فرد احمقي را ميدهيد؟كسي كه بارها اينجا جوابشو از درون خود پستها هم گرفته ولشون كنيد برن گمشوند