Tuesday, August 10, 2010

كافي شاپ

فردی از نزديكان من همراه با خانمی كه من كاملا مي شناختم مرا دعوت کردند در كافي شاپي كه من دوست داشتم بنيشينند و مرا ببينند كه بله ما میخواهم ازدواج کنم شما بيا ببین ما به درد هم میخوریم و نظر بده چه كار كنيم

با هزار اكراه بالاخره من جايي و كافي شاپي كه دوست دارم را تعيين کردم براي ابن دو با هم صحبت كنند آنهم در حضور من و بعد از من سوال ميكردند كه نظر تو در اين مورد چيه؟ سوالي بي نهايت مسخره بود و به انها چنين گفتم آخه در برابر اين سوال براي ما كه هم رو ميشناسيم و وقتي توي زندگي خودمان كه حتي از پدر و مادرمون چنين سوالي ميكنيم ما كاملا ميدانيم نظر مادر يا پدر ما در مورد ازدواج چيه ؟ چون اونها رو كاملا توي ازدواج لمس كرديم كه در سطر پايينتر كاملا توضيح ميدهم ولي گيرم از شما و من چنين سوالي شد كه هر روز از من ميشه و من ميگم و شما هم بگيد

اولا از من كه سوال ميكنند از كجا معلوم كه حالا نظر من درست باشه؟

دوما قوم و خويش من بعد سالها منو ديده چه برسه يه و حتي نظر مادر و پدرمان را كه حتي اصلا و ابدا لازم نيست بپرسيم چون ما در عمل و حرف نظر آنها رو ميدانيم

چون پدري كه غر ميزده يك عمر حالا از من بخواد به همسرم غر نزنم كه اين اصلا نظريه اي نيست و گيرم كه باشه درست نيست

ما فقط در رابطه با طرف مقابل انها ميتونيم نظر بديم اينكه كوچيك يا بزرگه دماغش و يا متناسب هست يا نيست و تنها ما نظر ميتونيم بديم حقي نداريم و حقي در رابطه با افراد در كار نيست و در رابطه با فرد ميتونم نظر داشته باشيم و نه حق

ولي ما و من نميتوانيم كسي را جمع كنيم و در مورد ازدواج صحبت كنيم ما پدر و مادرمون فكر ميكنند حرفي دارند و اگر حتي پدر و مادر حرفي دارند آيا اين حرفها اگر حرف هست آياميشود در دانشگاه آن را مطرح كرد و كسي گوش كنه؟ پس حرفي هم كسي نداره؟ پس صحبتهاي پدر و مادر ما به درد بچه خود ما هم نميخورد

ما بعنوان پدر و مادر تنها كمكي كه ميتوانيم بكنيم اينه كه كمك كنيم كه كي آمادگي دارند براي ازدواج و بعد كمك در شناخت معيارهاي همسر داشته باشند اين چيزي كه از ما بايد در قسمتي كه درسته بايد انجام دهيم و بعنوان پدر و مادر نظرمون را بدهيم درست هست بگيم چه موافق و چه مخالف و اگر هم اشكالاتي ديديم بهش بگيم اما ما نمي توانيم بعنوان پدر يا مادر فرزند دختر يا پسر 30 ساله رو بشونيم و بگيم ملاكهاي همسر و شوهر چيه؟ چون اگر هم بگيم يا خيلي معمولي يا پيش پا افتاده است يا حرفهايي ميزنيم كه بهتر از ما اونها ميدانند و يا نظر و عقايد اونهاس كه آنها توي تمام زندگيشون با ما حس و احساس كردند و در انتها يا فقط مانند هميشه خواسته خود ما و نگراني خود ما وآرزوهاي خود ماست كه به درد زندگي اونها نمي خوره اما ما هر چه بگيم صد بار چون شنيدند فكر نميكنيم گفتنش ضرورت داشته باشه

جوابي كه من واقعا مي تونم در مورد اين سوال بدم كه اونجا گفتم اينه كه بايد ببينيد ملاكها و استانداردهايي كه براي انتخاب همسر داريد كدامهاست و بايد آنها در اون چهارچوب بخونه و بعد ببينيد اون ارتباطي كه بايد پيدا بشه و آتشي كه بتونه اين دو رو مذاب كنه كه با هم تركيب بشوند هست یا نه منظور من کامل کردن هم نيست و جدا نيمه گمشده و نصفه من حرف مسخره اي استولي من اينو تكميل كردن هم نمي گم بلكه تركيب كردن تنها ملاكه

اين چيزي كه من فكر ميكنم درسته ولي ما معمولا وقتي بايد بعنوان پدر و مادر تنها چيزي كه حقمان است بعد از انتخاب فرزندمان براي همسر

ما بايد ملاكها رو انتخاب كنيم و استانداردها خودمون رو ولي بعد فراموش نكنيد اين ملاكها ببينيم براي همسر يابي كدوم درسته؟ البته اين فرق داره كه ما توي ذهن درستش كنيم بعد بريم ببينيم كي رو ميخواهيم دستش رو بگيريم بياريم توي زندگي چون با اين شكل يا هيچ كس رو پيدا نميكنيم مخصوصا اگر سختگير باشيم و اگر شل گير باشيم هر كسي رو ميشه انتخاب كرد ما با يك فرد با اين كلياتي كه داريم جلو ميريم وقتي دوستش داشتيم ازدواج باهش ميكنيم نه تصورش كنيم و بعد پيدا كنيم



اما توي ازدواج سنتي ما فقط پيدا ميكنيم و اصلا دوستش نداريم و نداشتيم ولي بعدا پيشرفته تر شديم اومديم گفتيم ما ميدونيم چي ميخواهيم براي پسر و دخترمون از اين مغازه راه مي افتاديم ميرفتيم توي اين مغازه تا پيداش كنيم يعني به حساب در خونه ها رو ميزديم تا جورش رو پيدا كنيم و اگر توي اين مسئله سختگير باشيم هيچ كس رو پيدا نميكنيم و اگر هم سهل گير باشيم به قول من هر كي رو پيدا مي كرديم و يه جوري خودمون رو قانع ميكنيم اين هموني هست كه ما ميخواهيم و البته اون هم با ما همين كار را ميكند

ولي از ديديگاه من افراد بايد رابطه را عادي و ساده شروع كنند و اين كه خانواده ها بدانند هم بد نيست و بعد میبینند اگر توي اون چهارچوب شرايط میخونه بايد كوشش كنند ببينيد بينشان چه میگذرد

ولي اينكه بعضي وقتها حتي خارج از كشو ردوستي زنگ ميزنه كه سلام من با اين فرد دارم ميرم بيرون من چه كار كنم هميشه من ميگيم كارت با من يا بازيه يا بچه بازيه و يا داري سعي ميكني گناه رو به گردن من بياندازي

يعني اين افراد ميخواهند ديگران بهشون بگن اين بازي را بكن يا اگر خراب هم بشه بگه تقصير توست يا يك بچه اي هست كه حالا ميخواد زن بگيره همه خوشحال باشند به بچه بازي شبيه هست تا ازدواج بارها اين مسئله شده

دوستان من ولي براي مهمه الان توي سن بدونم اصلا ازدواج براي فرد مقابل من چه معنايي داره

توي ايران باز منو ببخشيد من ديديم طرف به عنوا ن يك مرد زن ميگيره ميزاره خونه

درست مانند اينكه ميروند يخچال ميخرند به كرات ديدم بارها از ديد اكثريت مردها زن يك كالاي ضروريست در خانه و بايد باشه

وقتي كسي با شما چنين نگاهي دارد معلومه كه زني كه ميخواهد بگيره چه شكلي و چه فرمي بايد باشه

تا اينكه بخواي با يك آدمي ازدواج كني كه دائم درگير يك نوع مكالمه و تامل و گفتگويي باشي كه از طريق اون خودت رو بسازي و بياي تا آينه اي براي وجود هم باشين براي همينه من هميشه ميگم و گفتم ازدواج براي من هميشه حكم يك آئينه داشت تا من خودمو توش كامل تمام قد ببينيم يعني من برام ازدواج براي من نويسنده اين وبلاگ آيينه اي بود كه من كاملا خودمو توش تونستم براي اولين بار ببينيم همه زشتيهايم و همه زيبايي و انعطافم وهنرم اين چيزي است كه ما ميخواهيم و اگر ما چشمانم را ببنديم همان هستيم كه هميشه توي زندگي تصور ميكنيم و بيرون اين دنيا روي زمين نيست و وجود ندارد  

13 comments:

Anonymous said...

خوب بود،اصلا شما مثل اينكه در انجا زياد از شرايط راضي نيستيد
فرزين

Anonymous said...

آرش جان خیلی مطالب خوبی بیان کردی. چیزی که متاسفانه خیلی ها از عمل کردن و توجه به اون عاجزند. بله این مشکل در جامعه ما هست اما تک تک ما برای رفع این مسئله باید تلاش کنیم و هر کس از خودش شروع کنه و برای زندگی خودش راه درست رو انتخاب کنه و خودش تصمیم درست رو بگیره. اینکه بشینیم فقط بگیم اینجا زندگی اینطوره و این مشکلات هست دردی رو دوا نمیکنه باید کاری کرد و اول از همه باید خودمون باور کنیم که این غلطه و سعی کنیم تغییرش بدیم.
بازم ممنون کاش همه به اونچه که اینجا نوشتی بتونن عمل کنند

جادو

شبنم said...

خيلي خيلي خوب بود
هميشه مانند خودت خوب و جدي بود
نظراتو پاك ميكني دل ما ميگيره نظر من همش بايد نظر سوم و چهارم باشه در صورتيكه هميشه اول بود

Anonymous said...

یافتم یافتم جناب شمس.بالاخره بعد چند هفته زیرو رو کردن وبلاگت و نظرات و تطبیق نوشته ها و حالات جنابعالی با نظرات یافتم. یافتم عشقت کیه. هر چند کار سختی بود ولی من فهمیدم.یکی که اینجا کامنت میذاره. بگم کیه؟؟؟
کاشف

غزل said...

من اين نوشته ها رو توي سايت فال شغلي پيدا كردم نظر شما چيه جالب نيست


متولدين تیر)

متولدین این ماه شنوندگان بسیار خوب و برای دردودل فوق العاده هستند. این افراد طبیعتاً برای شغل هایی که نیازمند ارائه ی پند و اندرز است مثل مشاوره، حقوق، روانشناسی، روانپزشکی و تدریس بسیار مناسب هستند. اینها افرادی احساساتی هستند، به همین دلیل نسبت به احساسات دیگران نیز حساس می باشند و هر کاری از دستشان برمی آید برای رفع درد و رنج دیگران انجام می دهند.

Anonymous said...

بذار یه اشاره کنم تا مطمئن شی من کشفش کردم. اون عشق بی صداتو کشف کردم. اون کسیکه همیشه اینجا بدون جانبداری کامنت میذاره که کسی شک نکنه ولی من فهمیدم
کاشف

Anonymous said...

استاد جوون چرا نمی زاری بگه کیه
خوب کاشف خان بگو دیگه ما هم می خوایم بفهمیم

Anonymous said...

سلام
ممنون از نوشته بسیار خوبت مثال
ایینه بودن برای هم مثال خیلی دلچسبی هست البته برای هر نوع رابطه که معیار درستی را دنبال کند یک ضرورت محسوب می شوداما در ازدواج همسرمثل لباس هم عمل می کند ضمن اینکه هم رو رشد می دهند پوشاننده عیب های هم می باشند ما با کسی می توانیم ازدواج کنیم که در کنارش احساس ارامش کنیم این یک احساس منحصر به فردی است که برای هر کسی قابل تشخیص است کسی که برای تشخیص احساس دنبال تایید دیگران می گردد من شک دارم به ان مرحله رسیده باشد ما نمی توانیم زندگیمان را بخش بخش کنیم بگیم چند درصد ان توی این نقطه از دنیاست چند درصد ان جای دیگه است خونه و ماشین من تهران است پدر و مادرم مشهد است خواهرهام هم هر کدوم یک جا هستند پس این احساس من تیکه تیکه شده چطوری می شه جمعشون کرد مستقلات که هیچ وقت زندگی نیستند بلکه وسیله زندگی هستند احساسی که ما به خانواده و بستگانمون داریم هم که مشخص است اما ان احساس منحصر به فرد جایگاه خودشو داره و نه به مکان و نه به زمان بستگی نداره اگر ان احساس باشه اگر ما اجازه رشد به احساسمون بدهیم ان راه خودشو خوب بلد است تر سها نگرانیها و کمی بدبینیها معمولا نقش تخریبی را بازی می کنند
مهشید

Anonymous said...

خب حالا یه راهنمائی دیگه. اون خانمی که همیشه محترمانه کامنت میذاشت اما گاهی که دیگه خیلی اینجا اوضاع خراب میشد یا دیگه نظر نمیذاشت یا به آرش خان توصیه میکرد که نیازی به خوندن این اراجیف نداره.بعد اگه دقت کرده باشید از مدتها قبل هرچند جناب شمس خیلی از کامنتهای بعضی از پستهارو کامل حذف کرد اما من یادمه درست به فاصله کوتاهی از این توصیه های این خانم آرش یا کامنتها رو بست و یا فیلتر کرد
حال کردی استاد؟ دیدی من درست کشف کردم
کاشف

jojo said...

کاشف جون چرا این همه خودتو خسته میکنی این قضیه به استاد و عشقش مربوطه به بقیه هم ارتباط نداره اونها هم بهتر از هر کسی همو میشناسن شما هم برو بساتطو جای دیگه پهن کن عزیز تنها کاری که میتونی بکنی اینه که براشون آرزوی خوشبختی و شادکامی کنی و البته برای همه خواننده های عزیز

Anonymous said...

نه دوستان من قصد دخالت تورابطه آرش رو ندارم . فقط میخوام بگم دست مریزاد.دست مریزاد به این عشقت که با این همه کاری که تو کردی بازم پات واستاد. دست مریزاد هم به تو .کلک اینجور دخترا کم پیدامیشن و با کوچکترین تلنگری میرن دنبال موقعیت بهتر ولی تو از کجا اینو پیداکردی.حقا که ادعای روانشناسیت الکی نبود
بعدا اسمشو برات میگم که بدونی من میدونم.
کاشف(همکارقدیمی)

Anonymous said...

سلام
استاد عزیز من یک گله ای از شما دارم شما که لطف کردیدو کامنت ها را فیلتر کردید این کامنت کاشف واقعا چی می گه اگر شما مایلید که عشقتان را به همه معرفی کنید اگر دیگه همه جور اطمینان حاصل کردید به بقییه هم معرفی کنید باعث افتخار است اگر نمی خواهید و هنوز این بازی مارپله ادامه داره چی میشه گفت جز اینکه حداقل به سهم خودم به عنوان خواننده با تمام ارادتی که دارم بگم خستمون کردی

شبنم said...

شنيدم ولي باز بنويس دنيا اينه ديدم خبري ازت نيست
بي نهايت متاسفم نظر به يك نامه و درخواست جواب مناسبي هست افراد خواهش ميكنم واقعا مطالب رو بخوانند
استاد اگر خانمي روي اينترنت دنبال مرد و دوست پسر بگرده آيا به نظر شما درسته؟
اگر خانمي يكي از افتخاراتش اين باشه كه توي رختخواب از خواسته هاش گذر نميكنه در مورد اين انسانها چي مينويسيد